شهید جعفر زارع
نام پدر: خدابخش
تاریخ تولد: 10-1-1340 شمسی
محل تولد: فارس - استهبان
محل تولد: فارس - استهبان
تاریخ شهادت : 25-2-1361 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزارشهدا:دستجرد -شماره مزار:1
محل شهادت : شلمچه
گلزارشهدا:دستجرد -شماره مزار:1
فارس - استهبان
تحصیلات
ابتدائی را در همان روستا طی کرد و از همان کودکی علاقه زیادی به روحانیت و
مسائل دینی داشت. چون خانه ی آنها محل رفت آمد طلابی بود که جهت تبلیغ به
روستا می آمدند و سوره های کوچک قرآن را حفظ بود.
پس از دوره ابتدائی تحصیلات راهنمائی را در روستای خیر گذراند . در همین دوران بود که از طرف طلابی که از قم می آمدند کلاس آموزش قران برگزار شد. جعفر در این کلاسها شرکت کرد و رتبه دوم شد از آن به بعد به قرآن علاقه زیادی پیدا کرد.
پس از دوره ابتدائی تحصیلات راهنمائی را در روستای خیر گذراند . در همین دوران بود که از طرف طلابی که از قم می آمدند کلاس آموزش قران برگزار شد. جعفر در این کلاسها شرکت کرد و رتبه دوم شد از آن به بعد به قرآن علاقه زیادی پیدا کرد.
پس از سپری شدن دوران راهنمایی تحصیلات متوسطه در استهبان گذراند که در همان دوران وارد جریانات سیاسی مذهبی شد و در راهپیمائی ها و تظاهرات شرکت می کرد . یک بار هم که با یکی از روحانیونی که دوست بود و از قم به دیدنش آمده بود مورد بازخواست ساواک قرار گرفت .
شهید در راهپیمائی و تظاهرات روستا هم نقش موثری داشت و با نیروهای رژیمی که در روستا بودند به مبارزه پرداخت.
پس
از اخذ دیپلم و پیروزی انقلاب چون دوست داشت که به هر طریقی به اسلام و
انقلاب خدمت نماید بنابراین با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
پاسداری اسلام و انقلاب را به عهده گرفت و به جبهه رفت .
پدرش می گفت:
جعفر پسر مودبی بود هیچ وقت ندیدم که در راه رفتن قدمی از من جلوتر بگذارد .
او بود که بنای دعای کمیل را در روستاهای خیر گذاشت و با صدای گرم و روحانی خود به مجالس دعا حالی می بخشید . عقیده او این بود که باید مانند حضرت علی (ع) زندگی کرد و مانند او شهید شد که همینطور هم شد و فرقش مانند پیشوایش علی شکافته شد .
او در وصیت نامه اش خطاب به مردم ایران می نویسد:
اگر ما را محاصره اقتصادی کنند فرزند رمضانیم و پشوایان علی(ع) و اگر ما را محاصره نظامی کنند فرزند محرمیم و پیشوایمان حسین(ع) و رهبرمان خمینی عزیز فرزند عزیز زهراست.
در فتح آبادان زخمی شد و از جبهه برگشت و پس از مدتی برای بار دوم به جبهه رفت و در حمله بیت المقدس شرکت کرد که پس از 6 روز مبارزه بی امان با کفار بعثی در 25 اردیبهشت ماه 1361 به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
پدرش می گفت:
جعفر پسر مودبی بود هیچ وقت ندیدم که در راه رفتن قدمی از من جلوتر بگذارد .
او بود که بنای دعای کمیل را در روستاهای خیر گذاشت و با صدای گرم و روحانی خود به مجالس دعا حالی می بخشید . عقیده او این بود که باید مانند حضرت علی (ع) زندگی کرد و مانند او شهید شد که همینطور هم شد و فرقش مانند پیشوایش علی شکافته شد .
او در وصیت نامه اش خطاب به مردم ایران می نویسد:
اگر ما را محاصره اقتصادی کنند فرزند رمضانیم و پشوایان علی(ع) و اگر ما را محاصره نظامی کنند فرزند محرمیم و پیشوایمان حسین(ع) و رهبرمان خمینی عزیز فرزند عزیز زهراست.
در فتح آبادان زخمی شد و از جبهه برگشت و پس از مدتی برای بار دوم به جبهه رفت و در حمله بیت المقدس شرکت کرد که پس از 6 روز مبارزه بی امان با کفار بعثی در 25 اردیبهشت ماه 1361 به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
سلام بر شهدا و شهید جعفر زارع