سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
بسم الله الرحمن الرحیم

باصلوات بر محمد وال محمد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«انگیزه‌های بسیار شدیدی وجود دارد که یاد شهدا را به فراموشی بسپارند؛ جلوه‌های کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود. کنگره‌های بزرگداشت شهدا در سراسر کشور، پادزهر آن حرکت مسمومی است که انجام میدهند.» ۱۳۹۶/۰۷/۳۰


سلام.این وبلاگ در پی به تصویر کشیدن اسامی شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مندرج در کتاب "سرداران آتش" به قلم سردار شهید غلامرضا یزدانی  میباشد.



از همه خانواده های محترم ، همرزمان و دوستان شهدا خواهشمندیم  با ارسال  آثار این شهیدان از جمله عکس تکی ، خانوادگی،تصاویر جبهه ، زندگینامه ، وصیتنامه ،تصویر سنگ مزار به همراه نمای گلزار شهدا ، فیلم و نماهنگ ، در زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا سهیم گردند.

جانبازان ، آزادگان و رزمندگان پیشکسوت توپخانه سپاه  نیز  با ارسال خاطرات خود در حفظ پیوستگی با رزمندگان فعلی و آینده توپخانه سپاه نقش موثری  خواهند داشت.


منابع:

-تاریخچه توپخانه در جهان-ایران-سپاه

-تاریخچه توپخانه در جهان-ایران-سپاه/pdf

-تاریخچه تأسیس و توسعه توپخانه سپاه در جنگ

(فصلنامه تخصصی نگین شماره 26)

-تاریخچه تشکیل توپخانه سپاه پاسداران

شهید غلامرضا یزدانی

 

غلامرضا یزدانی خرداد ماه 1384 تهران:

پنجم مهر ماه 1360 وبا انجام عملیات ثامن الائمه(ع)،حصر ابادان شکست و فصل  نوینی در دفاع مقدس اغاز گشت. پس از ان رزمندگان اسلام عملیات بزرگ و کوچک دیگری را طراحی و اجرا کردند.که هر کدام تاثیر فراوانی در صحنه های سیاسی و نظامی منطقه وجهان گذاشتند.

یکی از این اثار که امروزه اهمیتش بسیار روشنتر  از گذشته است شکل گیری سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

شایسته است که رسته های مختلف تخصصی این سازمان وتاثیر وعملکرد انها در موفقیت های عظیم دفاع مقدس را به خوبی تبیین کنیم وبه نسلهای بعدی منتقل نمائیم.

از جمله این رسته ها و تخصص ها ،که دستاوردی است مبارک و ارزشمند ،توپخانه سپاه است.

کار توپخانه سپاه از عملیات ثامن الائمه یعنی اولین عملیات گسترده افندی بر علیه رژیم متجاوز بعث عراق شروع شد و بعد از مدت کوتاهی وطی فرایند پیچیده به شجره طیبه و تنومندی در جبهه ها بدل گشت که حیرت دوست و دشمن را بر انگیخت.

وقتی موسسین توپخانه سپاه کارشان را با یک قبضه خمپاره انداز 120م م شروع کردند شاید خودشان هم پیش بینی نمی کردند که تا پایان جنگ در سال 1367 به تشکیلات قدرتمند وافتخار افرین برسند که صدها عراده توپ سازماندهی شده در قالب گروه های توپخانه واتشبارها وگردانهای لشگرها و تیپهای سپاه داشته باشند.

انها با سربلندی این سازمان قوی وکار امد رابه نسل اینده تحویل دادند تا توسعه اش دهند وهمیشه انرا برای دفاع از اسلام وکشور نگه دارند .اما چه کسانی وچه گونه این کار عظیم را انجام دادند؟

این کتاب حاوی خاطرات ونکات تلخ وشیرین ومتنوعی در ابعاد تخصصی ،مدیریتی،اخلاقی ومعنوی شهدای توپخانه سپاه است. این کتاب را در امتثال فرمایش رهبر معظم انقلاب حضرت ایت الله عظمی خامنه ای مد ظله العالی نگاشته ایم که فرمودند :امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهیدان کمتر از شهادت نیست.

و نیز برای پاسداشت یاد ونام فرماندهان وبنیانگذاران شهید این نهال طیبه و زحمات وخدمات خالصانه وهمت بلند این مردان الهی که برای ادای تکلیف دفاع از انقلاب اسلامی به فرمان پیر مرادشان حضرت امام خمینی رحمه الله علیه از پای فتاده،میان خون شتافتند.

در این کتاب بخشی کوچک از تلاش عظیم این عزیزان را پیش روی نسلهای اینده می گشائیم. مردانی که تجلی اتش خشم خداوند بودند بر جان خصم زبون.

سرداران اتش کتاب زندگی ،مجاهدت و سر انجام  پرواز آسمانی مردانی است که بی شک اختیار خود را از دست نفس اماره دراوردند تا لیاقت شهادت یافتند.

سرداران اتش پر است از ابتکارها ،فداکاریها ،خون دل خوردنها و زحمات فرماندهان شهیدی که در روزگار سخت جنگ و در اوج مظلومیت و گذشت دل به دریای خطر زدند و به خواست خداوند یکتا، ابراهیم وار از اتش بر افروخته نمرودیان سالم و پیروز به در امدند .

سرداران اتش را خالصانه به همه کسانی تقدیم می کنیم که سالهاست چیزی جز یاد و خاطره شهیدان تسلی بخش دلهای پر فراقشان نیست خصوصا به محضر مادران ، پدران ، همسران وفرزندان صبور شهیدان توپخانه سپاه.

توپخانه نیروی زمینی سپاه در دوران دفاع مقدس ، حدود 1500 شهید والامقام را تقدیم اسلام نموده است و شایسته بود که برای همه این عزیزان تلاشی وافر کنیم تا شرح زندگی ،تلاشها ومجاهدت های انان به نگارش در اوریم اما وقتی این کار را اغاز کردیم ، متاسفانه متوجه شدیم که پس از گذشت 17 سال از پایان جنگ و بجز برای تعداد انگشت شماری از شهدای شاخص ، هیچ مدرک وسابقه مکتوب و قابل استنادی برای بقیه وجود ندارد .

حتی در مورد تعداد زیادی از ایشان ، بجز یک اسم و تاریخ شهادت هیچ مدرک ومطلب دیگری در دسترس ما نبود . بدین ترتیب کارمان بسیار دشوار گشت ولی تصمیم گرفتیم که در مرحله نخست، زندگینامه شهدای فرمانده گردان به بالا را به رشته تحریر در اوریم.

البته هم زمان تلاش جدی را برای جمع اوری اطلاعات سایر شهدای توپخانه اعم از پاسدار ، سرباز و بسیجی شهید ومفقود اغاز کردیم تا برای انها نیز در وسع و اطلاعات و اسناد بدست امده مجموعه مکتوبی را فراهم سازیم . سپاس خدای یکتای را که تلاش پس از 18 ماه نتیجه و اینک اولین جلد "سرداران اتش" تقدیم حضور شماست .

باید یاداوری نماییم که حجم مطالب متن ها برای هر کدام از این شهیدان عزیز متناسب با مدارک و اسنادی بوده که موفق به جمع اوری و استفاده از ان بوده ایم.

در پایان استدعا داریم که خانواده های معظم و همرزمان عزیز هر گونه تصحیح و مدارک تکمیلی را به توپخانه نیروی زمینی سپاه ارسال فرمایند .

این کار قدم کوچکی بود در امتثال فرمایش مقام منیع ولایت و بدان امید که مقبول حضرت حق و مشمول شفاعت ارواح مطهر شهیدان قرار گیرد و توفیق ادامه راه ، تحت توجهات حضرت بقیه الله العظم "ع" فراهم اید .


الف) روند شکل‌گیری سپاه
وقتی در اردیبهشت سال 1358 که دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی‌می‌گذشت بنا به نیاز وضعیت آن دوران تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌به فرمان مبارک حضرت امام خمینی«ره» ابلاغ شد مهمترین ماموریت آن عبارت بود از حفاظت از انقلاب اسلامی‌و دستاوردهای آن چون انقلاب توسط ضدانقلابیون داخلی و عناصر وابسته به رژیم طاغوت تهدید می‌شد.

لذا با چنین ماموریت و دیدگاهی این ارگان تازه تأسیس سازماندهی شد که به تبع آن صرفاً تیم‌ها، دسته‌ها، گروهانها و گردانهای عملیاتی با رویکرد عملیات شهری و حفظ و ارتقاء امنیت داخلی کشور شکل گرفت و سپاه در هر شهر و شهرستانی متناسب با تعداد نیروی جذب شده و وسعت سرزمینی و حساسیتهای امنیتی خاص آن منطقه وضعیت خود را سازمان داد.

بعد از مدت کوتاهی بنا به ضرورت فعالیتهای فرهنگی و مردم‌یاری در ابعاد مختلف نیز در کنار ماموریت حفظ امنیت انقلاب انجام می‌شد که به مرور زمان تقریباً با هم عجین شده و ماموریت و سازمان سپاه ماهیتی امنیتی، فرهنگی پیدا کرد که به ترتیب تقدم تبلیغات فرهنگی و سلاح دو ابزار اصلی اجرای ماموریت سپاه در این مقطع تلقی می‌شد.

اما شورشهای قومی‌واگرایانه در نقاط مرزی که مهمترین آنها حوادث تجزیه طلبانه در کردستانات بود سپاه را در 15ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی‌کرده و با این رویکرد تا شهریور 1359 که در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفتیم حداکثر توسعه سازمان رزم سپاه تعدادی محدود گردانهای رزمی‌بود که با روشهای چریکی و غیرکلاسیک درگیر مبارزه با اشرار و ضد انقلابیون مسلح در کردستانات گردید و سنگینترین سلاحی هم که در اختیار سپاه بود تعدادی از انواع خمپاره‌انداز و نیز آرپی‌جی و تیربار بود در حالی که در همین وضعیت ضدانقلابیون در کردستان مسلح به توپخانه هم بودند.

 شاید آمار کل سلاحهای سپاه در آن مقطع از چندهزار تفنگ ژ3 و کلت و دهها خمپاره‌انداز و آرپی‌جی تجاوز نمی‌کرد و این، ‌همة موجودی سپاه‌پاسداران انقلاب اسلامی‌بود اما…

وقتی جنگ متوقف گردید وضعیت و چهره سپاه با اوایل آن نه تنها قابل قیاس که حتی قابل تصور هم نبود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌که در روز شروع جنگ سازمان رزم آن شامل چند گردان رزمی‌ و چند ده خمپاره انداز و تیربار و … بود در مردادماه سال 1367 به سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی، 15 لشکر پیاده و زرهی با دهها تیپ عملیاتی، صدها عراده جنگ افزار توپخانه متوسط و سنگین سازماندهی شده در قالب گروههای توپخانه و توپخانه لشکرها، چند هزار دستگاه تانک و نفربر، انواع سیستم‌های پدافند هوایی موشکی که موفق شد پیشرفته‌ترین هواپیمای دشمن را سرنگون کند، سیستم موشکی زمین به زمین قدرتمند که دشمن را از شرارت باز می‌داشت.

یگانهای مخابراتی با سیستم‌های ارتباطی کافی، یگانهای اطلاعاتی با شبکه های فعال و کارآمد.

سازمان بهداری رزمی‌قوی که در منطقه عملیات و نزدیک خط مقدم عملهای جراحی سنگین انجام می‌داد.

مهندسی رزمی‌بسیار قوی که قادر بود پروژه‌ای چون پل فاو یا جاده جزیره مجنون را در هورالهویزه احداث کند، یگانهای شناور سبک که قادر به درگیری و ضربه‌زدن به ناوهای ابرقدرتها در خلیج فارس شده بودند .

از همه اینها مهمتر هزاران فرمانده مجرب و کارآمد با تجربیات بسیار ارزنده در سطوح مختلف، مجهز گردیده بود و اینها همه از برکت دفاع مقدس 8ساله با هدایت و فرماندهی حضرت امام خمینی«ره» که محور حرکت ایشان معنویت و ادای تکلیف الهی بود بدست آمده بود.

حال این سوال قابل طرح است که چه اتفاقاتی افتاد که آن نهال کوچک تبدیل به این شجره طیبه نیرومند و پرشاخ و برگ گردید؟
در این نوشتار مختصر که تحت عنوان « تاریخچه تشکیل توپخانه سپاه» به قلم کشیده شده است صرفاً نگاهی گذرا و کلی به سیر مراحل و چگونگی شکل‌گیری یکی از این سازمانهای مهم و تاثیرگذار بر دفاع مقدس یعنی « توپخانه نیروی زمینی» پرداخته می‌شود.
امید است این بخش مکمل محتوی سراسر با معنویت این کتاب بوده و تصویری کلی و روشن از توپخانه سپاه به خوانندگان گرامی‌و نیز نسلهای آینده ارائه و در حد وسع، تلاش و مجاهدات خالصانه شهیدان، فرماندهان و رزمندگان فداکار این رسته ارج گذاشته شود.

ب) روند شکل گیری توپخانه سپاه
« بعد از عملیات ثامن‌الائمه«ع» که منجر به رفع محاصره آبادان گردید از جمله غنائم بدست آمده از عراق یک آتشبار توپخانه 155م.م کششی بود که توسط دشمن در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شده و در همان منطقه برعلیه دشمن بکار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان نیز مجدداً یک گردان توپخانه 130م.م و یک آتشبار 105م.م پرتغالی از ارتش عراق توسط رزمندگان تیپ 14 امام‌حسین«ع» اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی فرمانده تیپ سازماندهی شده و در عملیات فتح‌المبین در پشتیبانی از گردانهای مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش کردند و این دو اتفاق مبداء شکل‌گیری توپخانه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌است.


تا قبل از عملیات فتح‌المبین کسی به ایده تشکیل توپخانه در سپاه بطور جدی فکر نمی‌کرد هرچند همه فرماندهان یگانهای مانوری و خصوصاً در سطوح بالاتر در خلال چند عملیات کوچک و بزرگ قبل از آن این ضرورت را احساس می‌کردند اما کسی با پوست و گوشت خود آن را هنوز درک نکرده بود. از طرفی عنصر اصلی و مورد اتکا آتش پشتیبانی در سپاه تا عملیات فتح‌المبین خمپاره‌اندازها بودند که به وفور هم به غنیمت گرفته شده بودند. اما در لایه هایی از یگانهای رزم عناصر و افرادی بودند که نیاز به جنگ‌افزارهای پشتیبانی با برد بلندتر و حجم بیشتر از ادوات را لمس می‌کردند و حتی مصرانه بدنبال آن بودند اما نمی‌دانستند چگونه و از کجا می‌توان چنین سلاحهایی را فراهم کرد. خصوصاً که کشور ما با تحریم جهانی نیز مواجه و حتی سیم‌خاردار هم به ما نمی‌فروختند. اگر به این احساس نیاز، توسعه سریع یگانهای رزمی‌سپاه را که ضرورتی اجتناب‌ناپذیر بود و بعد از هر عملیات تشکیل چندین تیپ برای گسترش دامنه عملیاتهای بزرگ را اضافه کنیم، آنگاه این احساس نیاز بیشتر نمایان می‌شد.
در آستانه عملیات فتح‌المبین که حمله بسیار گسترده و مهمی‌در منطقه ای به وسعت 5000کیلومترمربع در غرب دزفول طراحی و آماده اجرا می‌شد یکی از مشکلاتی که ذهن طراحان و فرماندهان سپاه را به خود مشغول کرده و دغدغه آن قابل کتمان نبود کمبود و یا فقدان آتش پشتیبانی کافی برای این عملیات بود.

هرچند که به گردانهای توپخانه ارتش ماموریت پشتیبانی آتش ابلاغ شده بود اما به هرحال با توجه به اینکه حجم عظیم نیروهای بسیجی در قالب تیپهایی که سپاه سازماندهی کرده و وارد عملیات می‌شدند، فاقد آتش پشتیبانی اطمینان‌بخش بودند با این اوصاف عملیات فتح‌المبین با همه عظمت خود در زمینه آتش پشتیبانی نزدیک بیشتر با استفاده از جنگ‌افزارهای ادوات و خمپاره‌اندازها انجام شد.

برای حداکثر استفاده از مقدورات محدود موجود برادر حسن مقدم در قرارگاه کربلا با یک حرکت ابتکاری و برنامه‌ریزی شده قبل از این عملیات با دعوت از همه فرماندهان یگان ادوات تیپها مبادرت به ایجاد مرکزی برای هماهنگی بین یگانها به منظور حداکثر استفاده از آتشهای موجود نمود که این حرکت مبارک منجر به ارائه ایده تشکیل سازمان توپخانه بعد از این عملیات گردید. اما برای این کار بزرگ نه نیرویی، نه توپی، نه مهماتی، نه تجهیزاتی، نه مرکز آموزشی و خلاصه هیچ چیزی وجود نداشت اما خداوندی مدبر، مردانی با اراده، فرماندهی چون امام و نصرتهای غیبی خداوند وجود داشت.
وقتی عملیات فتح‌المبین در دهم فروردین 1361 به پایان رسید علاوه بر پانزده هزار اسیر و سایر غنائم، 165عراده انواع توپهای مدرن و دوربرد و متوسط به همراه همه تجهیزات لازم و توپکش و مهمات بر و… و حتی خدمه و متخصصان آنها بدست رزمندگان اسلام به غنیمت گرفته شد. در یک امداد آشکار خداوندی، توپ و توپچی و توپخانه دشمن یکجا بدست سربازان امام افتاده‌بود.

واقعیت این است که قبل از عملیات فوق اصلاً در تصور ماهم نمی‌گنجید که چنین اتفاقی ممکن است بیفتد ولی به هرصورت اکنون حدود ده گردان توپخانه در اختیار سپاه قرار گرفته بود و باید کار شروع می‌شد که با یک تدبیر سازمانی که تشکیل آتشبارهای 4توپی بود این ده گردان توپ در قالب 15 گردان سازماندهی شد.

حسن مقدم که فوق تخصص در شکار فرصتهای طلایی است روز 12 فروردین با مشورت چند تن از فرماندهان از جمله حسن شفیع‌زاده که در این مقطع معاون تیپ المهدی بود و او نیز انگیزه ای قوی در ایجاد توپخانه برای سپاه داشت، چون خودش از روزهای اول جنگ با یک خمپاره‌انداز و روزی سه گلوله سهمیه و در شرایط بسیار سخت و فشارهای دشمن در جبهه آبادان با عراقی‌ها جنگیده بود و قدر آتش و توپخانه را می‌دانست، ایده تشکیل توپخانه در سپاه را با توجه به این حجم غنائم بدست‌آمده به فرماندهان مافوق ارائه که برادر سیدرحیم‌صفوی معاون عملیاتی سپاه بدون لحظه ای تردید این فکر و پیشنهاد را پذیرفته و همانجا طی دست نوشته ای به حسن مقدم ماموریت تشکیل توپخانه سپاه را از موضع فرماندهی سپاه ابلاغ و تدابیر و راهکارهای لازم را نیز ارائه کرده و دستور می‌دهند هرچه زودتر تشکیلات و سازمان مناسبی را پیشنهاد دهید.

حسن مقدم بعد از اخذ ابلاغ فوق روز بیستم فروردین‌ماه 1361 مبادرت به تشکیل« مرکز توپخانه سپاه» نموده و با شناسایی، جذب و سازماندهی تعدادی از عناصر و فرماندهان موجود در رده‌های مختلف عملاً هسته مرکزی‌توپخانه‌سپاه را فعال و بدین ترتیب کارهای بزرگی برنامه‌ریزی و شروع می‌شود که از همین قدم‌های اولیه حسن شفیع‌زاده نقش محوری و تاثیرگذاری در این روند ایفا می‌کند و این دو حسن سازمان توپخانه را بنیان‌گذاری و آماده اجرای ماموریتهای مهمی‌می‌شوند.


به موازات این اقدامات برای انجام عملیات بیت‌المقدس تمامی‌توپهای به غنیمت گرفته شده تعمیر، سازماندهی و در قالب گردانها و آتشبارها در پشتیبانی از عملیات فوق بکار گرفته شدند. واقعاً اتفاق بزرگی افتاده بود. سپاه و بسیج مجهز به توپخانه شده بود و این موضوع برای دشمن فوق‌العاده شوک‌آور و غیرقابل تصور بود. خصوصاً اینکه با استفاده از تجهیزات خودش این کار شده بود. تجهیز سپاه به توپخانه در تحلیل‌ها و ارزیابی‌های جهانی نیز نکته قابل توجه و تاملی بود. آنها آن را دلیل بر قدرت قوی سازماندهی و مدیریت موفق میادین جنگ توسط رزمندگان اسلام و فرماندهان سپاه می‌دانستند.
رزمندگان توپخانه سپاه برای بکارگیری یگانهای توپخانه جدید خود در عملیات فتح خرمشهر هیچ کمبودی جدی نداشتند.
در فاصله بین ده فروردین تا دهم اردیبهشت که شروع عملیات بیت‌المقدس بود تمامی‌یگانهایی که توپ غنیمتی در اختیار داشتند مبادرت به تعمیر و راه‌اندازی آنها کردند البته 90% توپها سالم و حتی بسیاری از آنها نو و در گریس کارخانه بودند.

شهید ناهیدی فرمانده یگان ذوالفقار تیپ27 حضرت رسول«ص» بعد از عملیات فتح‌المبین نگارنده را که در آن عملیات فرمانده یک گروهان ادوات بودم مامور راه‌اندازی و بکارگیری جنگ‌افزارهای 155م.م کششی به غنیمت گرفته در منطقه« علی گره زد» نمود. وقتی آنها را تحویل گرفتم متوجه شدم هنوز گریس کارخانه توپها پاک نشده بود.

از اطلاعات عملیات تیپ درخواست کردیم پیگیری کنند فرمانده این گردان را که اسیر و در اردوگاه بود برای کسب اطلاعات فنی در اختیارمان بگذارند. وقتی با سرگرد عراقی صحبت کردم گفت: « این توپها را عراق از فرانسه خرید و از طریق دریا حمل و پنج روز قبل از حمله شما در بندر عقبه اردن از کشتی پیاده و 24ساعت قبل آنرا وارد منطقه کرده بودیم که حمله شما شروع و ما اسیر شدیم …

نیازمندی اساسی که در این مرحله داشتیم مهمات بود که در تپه‌های «تینه» در منطقه دشت‌عباس و تنگه‌ابوغریب زاغه‌های بزرگ و حاوی دهها هزار انواع مهمات موجود، به غنیمت گرفته شده بود. حجم این مهمات آنقدر بود که تا حدود 9 ماه بعد ما مهمات توپخانه موردنیاز خود را از این زاغه‌ها برداشت و مصرف می‌کردیم.
توپکش، تجهیزات و حتی مدارک آموزش جنگ‌افزارها را هم به مقدار کافی بدست آورده بودیم. باید گفت با اراده خداوند، سپاه بدست دشمن مجهز به بهترین سلاحها، تجهیزات و مهمات روز دنیا شده بود که با آنها برعلیه خودش می‌جنگید.

توپهای 130،122 و 152 که در این عملیات و سایر عملیاتها به غنیمت گرفته شدند از پیشرفته ترین جنگ‌افزارهای موجود توپخانه در دنیا تا آن زمان محسوب می‌شدند. جالب است هر جا که از نظر اطلاعات فنی و تخصصی در بکارگیری توپها با مشکلی مواجه می‌شدیم بلافاصله فرمانده آتشبار یا گردان همان سلاح را از اردوگاه اسرای عراقی به منطقه آورده و او خیلی قشنگ و دقیق همه چیز را برای نیروهای ما آموزش داده، به اردوگاه برمی‌گشت. وقتی یک فرمانده توپچی عراقی از اردوگاه برای رفع بعضی اشکالات فنی به منطقه آورده می‌شد و آتشباری را که خود روزی فرمانده آن بود می‌دید و حالا باید طرز کار آنرا به بچه‌های بسیج آموزش می‌داد صحنه ای دیدنی بود که توصیف کردنی نیست ….

در زمینه آموزشهای تخصصی مشکل اصلی در بکارگیری جنگ‌افزارها بود که سیستم آنها شرقی و ارتش نیز مانند آنرا نداشت که از تجربه ایشان استفاده شود لذا استفاده از مدارک آموزشی همراه غنائم، اسرای توپچی‌دشمن و نیز ابتکارات و تجربه رزمندگان توپخانه مبنای آموزشها قرار گرفت که بسیار راه گشا بود. تخصص دیدبانی و هدایت آتش هم با ادوات اشتراک زیادی داشت.
بدین ترتیب طی پنج‌ماه یعنی از فتح‌المبین تا بعد از عملیات رمضان که مقطع مهم و سرنوشت سازی در شکل‌گیری یگانهای توپخانه سپاه بود گردانها و آتشبارهای توپخانه یگانهای رزمی‌تشکیل و عملیاتی شده و کم‌کم جای خود را در ذهن فرماندهان باز کرده و در طرحریزی عملیات به آنها توجه و نقش داده می‌شد.

البته با مشکلات زیادی هم مواجه بودیم. یکی از اقدامات مهم و غیرقابل اجتناب تاکتیکی ایجاد «مرکز هماهنگی و پشتیبانی آتش» بود که با توجه به حضور یگانهای توپخانه ارتش در عملیات و نیز تشکیل و در اختیار داشتن توپخانه در سپاه و ضرورت ایجاد هماهنگی‌ها، مبادرت به ایجاد این مرکز شده که حسن مقدم خود در قرارگاه‌مرکزی‌کربلا، حسن شفیع‌زاده در قرارگاه فتح و سایرین در بقیه قرارگاههای عمده این وظیفه را انجام و هماهنگی‌های لازم صورت می‌گرفت.

ج) روند توسعه سازمان و تشکیل گروههای توپخانه
روند به غنیمت گرفتن توپخانه‌های دشمن در عملیاتهای بعدی همچنان ادامه و تسلیحات اغتنامی‌همزمان تعمیر و بازسازی و سازماندهی و بکارگرفته می‌شد و بعد از هر عملیات سازمان توپخانه توسعه می‌یافت. بعد از فتح‌المبین در عملیاتهای بیت‌المقدس 30عراده، مسلم‌ابن‌عقیل«ع» 15 عراده، والفجرهشت 20عراده، والفجردو 18 عراده، کربلای پنج 20 عراده، والفجر ده 100عراده و مرصاد 18 عراده انواع توپهای دشمن به غنیمت گرفته شد.
تحلیل این روند و اینکه چگونه حتی در عملیات والفجرده در حلبچه که در سال آخر جنگ انجام شده‌است، یکصد قبضه توپ به غنیمت گرفته می‌شود کار جداگانه ای را می‌طلبد ولی به هر حال جمعاً حدود 400 عراده انواع توپهای ارتش عراق در طول دفاع مقدس به غنیمت نیروهای خودی درآمده و در سازمان توپخانه سپاه، برعلیه خودشان بکار گرفته شده است. این عدد معادل 3/1 کل توپهای ارتش عراق در روز آغاز جنگ می‌باشد که قابل تامل و توجه است.

با انجام عملیاتهای گسترده یکی بعد از دیگری سازمان رزم سپاه نیز از نظر کمی‌و کیفی توسعه یافت. تیپها به لشکر تبدیل شدند. موفقیتهای بزرگی که در صحنه جنگ نصیب نیروهای خودی شد و طراحان، فرماندهان و مسئولین کشور را به تقویت و توسعه رده‌های پشتیبانی رزمی‌به موازات یگانهای رزمی‌ترغیب کرد و لذا خرید جنگ‌افزارهای جدید توپخانه که مقدمات آن با حسن تدبیر حسن شفیع‌زاده انجام شده‌بود در برنامه قرار گرفت و با قابلیتهایی که توپخانه سپاه در طول عملیاتها از خود نشان داده و اعتماد مسئولین کشور و جنگ را جلب کرده‌بود، مبادرت به تامین سلاح و مهمات و تجهیزات شده و توپخانه سپاه بعد از مقطع شکل‌گیری اولیه خود جان تازه ای گرفته و همزمان تشکیل گروههای توپخانه نیز با احساس نیاز به آتشهای دوربرد و تقویت آتش یگانهای رزمی‌در دستور کار قرار و لذا از اوایل سال 1362 تا سال 1366 به تدریج گروههای 6گانه توپخانه سپاه نیز تشکیل و با انجام ماموریتهای محوله در عملیاتهای مختلف نقش چشمگیر و غیرقابل‌انکاری در موفقیتهای دفاع مقدس ایفا کرده‌اند.

در سال 1362 تقریباً همه لشکرها و تیپهای رزمی‌سپاه مجهز به یگانهای توپخانه بوده و بدین‌ترتیب سازمان توپخانه مراحل رشد و توسعه خود را طی کرد.

ولی از آنجا که در ادامه دفاع مقدس و به منظور بازداشتن رژیم متجاوز عراق ضرورت تجهیز سپاه به موشکهای دوربردبرای پاسخگویی به شرارتهای دشمن بعثی، ضرورتی قطعی تشخیص داده شده بود لذا در آبان‌ماه سال 1362 به برادرحسن مقدم که صاحب ایده های بزرگ در این زمینه بود ماموریت راه‌اندازی و سازماندهی« فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» محول و حسن شفیع‌زاده بعنوان فرمانده توپخانه سپاه منصوب گردید. ایشان بعد از طی مراحل شکل‌گیری اولیه توپخانه طی 18ماه گذشته که خود نیز نقش محوری در این مرحله داشت، در راه توسعه و رشد و ارتقاء توان عملیاتی سپاه قدمهای بسیار بزرگی را برداشت که در زندگینامه و عملکرد ایشان در متن کتاب به آن پرداخته شده است.

توپخانه نیروی زمینی سپاه با تدبیر و درایت فرمانده شهیدش حسن شفیع‌زاده به موازات اجرای ماموریتهای سنگین محوله در 8 سال دفاع مقدس در طول 1400 کیلومتر جبهه های جنگ با عراق همزمان موفق به کارهای بزرگ دیگری نیز شده است که این اقدامات مکمل فعالیتهای عملیاتی بوده و بدون آنها امکان بقاء سازمان توپخانه میسر نمی‌شد که ازجمله مهمترین این اقدامات عبارتند از توسعه مرکز آموزش توپخانه در اصفهان، فعال کردن صنایع دفاعی برای تولید و ساخت توپ در کشور و قطع وابستگی به بیگانه، راه‌اندازی مرکز تعمیرات توپخانه در تهران، ابداع ابتکارات تاکتیکی و تکنیکی متعدد برای پاسخگویی به نیازهای جبهه در زمینه آتش پشتیبانی، برنامه ریزی برای کادرسازی و تربیت صدها فرمانده توپخانه در سطوح مختلف بطوری که در کل نیروی زمینی سپاه سیستم توپخانه منسجم و کارآمدی تشکیل شد، ایجاد هماهنگی تنگاتنگ با توپخانه ارتش در ماموریتها و بوجودآوردن یک انسجام سازمانی بسیار مطلوب و کارآمد، تعریف و ارائه نقش بازدارندگی برای توپخانه در زمینه جنگ شهرها بوسیله توپخانه های دوربرد سپاه که بسیارهم کارساز واقع شد، برنامه ریزی برای ارتقاء توان تاکتیکی در توپخانه بنحوی که توپخانه سپاه بعد از حدود دوسال از بد تاسیس، از چنان توان تاکتیکی برخوردار شد که در بعضی عملیاتها گردانهای توپخانه ارتش را زیر امر گرفته و با طرحریزی آتش و اقدامات استاندارد عملیاتی و تاکتیکی آنها را سازماندهی و بکار گرفت مثلاً در عملیات فتح فاو با ابلاغ شورای عالی دفاع 15 گردان توپخانه ارتش تحت امر سپاه به مدت 70 روز بکار گرفته شدند.

د) سازمان توپخانه بعد از جنگ
با پایان یافتن جنگ توپخانه نیروی زمینی سپاه با هزاران نیروی مجرب و کارآمد و حدود 60گردان توپخانه سازماندهی شده و با تجربیات تخصصی بسیار ارزشمند مانند سایر بخشهای نیروهای مسلح بازسازی خود را برنامه‌ریزی و آغاز کرد.
در این مرحله که از سال 1368 به بعد شروع گردید و با توجه به تشکیل دو نیروی جدید در سازمان سپاه طرح تفکیک شروع که به موجب آن کلیه نیروها، امکانات، ابنیه و … سپاه باید بین پنج نیرو متناسب با ماموریتهای آن تقسیم می‌شد که این کار بسرعت انجام و با شکل‌گیری لشکرها و تیپ‌های منتسب و تعیین آمایش سرزمینی، یگانهای موجود توپخانه نیز بین تیپها و لشکرها توزیع و سازمان شکل نهایی خود را پیدا کرد و در مقطع فعلی تمامی‌تیپها و لشکرها دارای یگانهای توپخانه سازمانی بوده و روز به روز توسعه کمی‌و کیفی مطلوبی را طی کرده‌اند.

هم‌اکنون سازمان منسجم و کارآمد توپخانه نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌با صدها گردان و آتشبار در قالب گروههای توپخانه و توپخانه یگانهای رزمی‌با داشتن توانایی تخصصی تاکتیکی، تکنیکی و فنی بسیار بالای خود به لطف خداوند ، توجهات حضرت‌ولی‌عصر«عج» و به برکت خون شهیدان والامقام آماده اجرای ماموریتهای محوله می‌باشد.
باید یادآور شد که توپخانه نیروی زمینی سپاه در دفاع مقدس 1500 شهید و صدها جانباز و سی آزاده و مفقود‌الجسد تقدیم انقلاب اسلامی‌نموده است که برای همه آنها از خداوند علو درجات مسئلت می‌نماییم.

والسلام؛ غلامرضا یزدانی








بسم الله الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم منقضی نحبه ومنهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

کتاب "سرداران اتش"اخرین ثمره و دست اورد زندگی پر برکت و سراسر مجاهدت سردار شهید غلامرضا یزدانی است.شهیدی که از عنفوان جوانی وارد میدان جهاد و دفاع مقدس گردید و در جوار شهیدانی چون"حاج همت" و "ناهیدی" در جبهه های کردستان و سپس با تشکیل تیپ محمد رسول الله(ص) در جبهه های جنوب به مقابله و مبارزه با اشغالگران بعثی پرداخت.


او از اولین کادرها وبنیان گذاران توپخانه در سپاه بود.همکاری در تشکیل توپخانه لشگر محمد رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم با استفاده از توپهای غنیمتی در عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس و راه اندازی تیپ توپخانه40 رسالت از اقدامات مهم وموثر ان شهید در دوران دفاع مقدس بود.

اشنایی وی با سردار سرلشگر شهید شفیع زاده،فرمانده توپخانه سپاه،از مهمترین فرازهای زندگی اش بود و شاید به جرات بتوان او را تاثیر گذارترین فرد در شکل گیری شخصیت والا و ستودنی شهید یزدانی دانست،به طوری که گفته ونوشته ای از شهید یزدانی نیست مگر انکه اسمی از شهید شفیع زاده دران به میان امده باشد.

خستگی ناپذیری وجدیت و پشتکار در انجام وظایف وحسن سلوک و گشاده رویی با همکاران و دوستان و نزدیکان وتواضع وفروتنی مخلصانه،از ویژگی های بارز ان شهید بود که تحت تاثیر شهید شفیع زاده در او بارور گردیده بود.

در اخرین سال حضورش در دنیای فانی و درحین تصدی مسئولیت فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه،ضمن تلاش فراوان وشبانه روزی که برای ارتقای شایستگی رزمی یگانهای توپخانه وتوپخانه های لشگری نزسا انجام داد،جمع اوری اطلاعات شهدای توپخانه سپاه را در کانون فعالیتهای خود قرار داد.

در اخرین سفری که در دی ماه 1384 به اتفاق ایشان برای شرکت در مراسم کنگره بزرگداشت شهدای توپخانه لشگر 25 کربلا عازم ساری بودیم،در طول مسیر با شور وشوق زایدالوصفی از توفیقاتی که در جمع اوری مشخصات شهدای توپخانه اعم از پاسدار ، بسیجی و سرباز پیدا نموده بود وبه رقمی بیش از 1400شهید رسیده بودند،صحبت می نمود و از اینکه برای انتشار انها به چند جلد کتاب نیاز میباشد.

سپس ذکری از جایگاه شهید شفیع زاده در صدر کتاب به میان امد وحال شاهد ان هستیم که تقدیر خداوند این بوده است  که برگ اول کتاب شهدا  با نام شهید یزدانی ورق بخورد.

کتاب حاضر،باقیات صالحات ارزشمندی است که ان شهید برای اشاعه واعتلای نام شهیدان از خود باقی گذاشت وبه فرموده مقام معظم رهبری  حضرت ایه الله خامنه ای "با روی سپید به ملاقات انان شتافت".

نزدیکان و افراد خانواده ایشان در این ماه های اخیر شاهد بی قراری او در رهایی از قفس دنیا و پیوستن به معبود و معشوق و قرار گرفتن در میان یاران شهیدش بودند واین که:

ما اگر قلاش و گر دیوانه ایم                            

 مست ان ساقی و آن پیمانه ایم

برخط و فرمان او سر می نهیم                       

 جان شیرین را گروگان می نهیم

ای دل،انجا رو که با تو روشنند                      

 وز بلاها مر تو را چون جوشنند

در میان جان تو را جا میکنند                          

  تا تورا پر باده چون جا می کنند


یعقوب زهدی

بهمن 84







با صلوات بر محمد وال محمد

سلام خدا بر حماسه سازان ومجاهد مردان شهید توپخانه سپاه،درود حضرت حق بر انان که با شور،ایمان،تعهد و خردمندی توپخانه سپاه را بنیان نهادند.افتخار و افرین بر سرداران و فرماندهان مومن وشجاع این مرکز همچون حسن شفیع زاده،غلامرضا یزدانی،علی ناهیدی،حسن قاضی و 1400 دلاور مرد شهید توپخانه.

خصم ستیزانی که پروانه وار در اتش عشق محبوب سوختند،تا اتش خشم بر خیمه گاه دشمنان زنند،تحیت الهی بر جانبازان و ازادگان این عرصه که جانانه در پشتیبانی از سلحشوران دفاع مقدس در کنار یاران شهیدشان ارامش خود را با خدا معامله نمودند تا راحتی را از دشمن برگیرند.

وسلام بر سردار رشید توپخانه شهید وارسته غلامرضا یزدانی که با ارادتی مخلصانه و وصف ناپذیر به شهیدان،حماسه"سرداران اتش" را در برگ نوشته های زرین وپر افتخار خودقلم زذ.

همو که خود نیز پس از سالها انتظار به عشق دیدار مولا ومقتدایش حسین ابن علی (ع)عارفانه پر کشید ودر کنار یاران شهیدش در عرش اعلی سکنی گزید

خدایشان در جنت قرب خویش از اقیانوس بیکران رحمتش بهره مندشان سازد و به همگان توفیق ادامه راه و حمایت از ارزشهای بر امده از خون مطهرشان را عنایت فرمایند.

انه سمیع مجیب

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سر لشگر پاسدارسید یحیی صفوی


****

سخنرانی شهیدتهرانی مقدم درموردموسسین توپخانه سپاه :
این محفل بسیار لذت بخشی است.حداقل برای من بسیار شیرین و لذت بخش بوده دیدن دوستان و یاران قدیمی و استادان خودم، من چند نکته را در محضر شما به صورت تیتروار عرض می کنم که می خواهم درآخر یک نتیجه گیری داشته باشم.
دربخش خمپاره درسپاه قوی ترین کار توسط شهید شفیع زاده انجام شد و این بزرگوار خدمات بسیار ارزنده ای را درگسترش این سلاح درسپاه داشتند، خمپاره ای که خدمت عزیزان عرض می کنم شاید خیلی چیز ساده ای به نظر بیاد ولی در زمان جنگ ارزشش از موشک شهاب 3فعلی هم بیشتر بوده و گلوله اش هم مهم تر و با اهمیت تر بوده است، پیشکسوت و راه انداز توپخانه درسپاه برادر بزرگوارمون آقا سید اعتصامی هستند و بعداً ما وارد کارهای بزرگتر و حجیم تری شدیم در صورتی که توپخانه در سپاه درتیپ امام حسین (ع) و آتشبار 155 را این بزرگوار راه اندازی کرده است و در واقع پیشکسوت توپخانه در سپاه درآن زمان تیپ امام حسین (ع) بود. برادرما آقای اعتصامی و رضایت و شهید قاضی و میرصفیان بچه های بزرگ اول توپخانه سپاه این افراد بوده اند دربخش موشکی هم برادر بزرگوار ما سردار حاجی زاده موشکی سپاه را راه اندازی کردند و در چشم ما باید پیشکسوتان وبزرگان این رسته ها باقی بمانند.
15 فروردین 62 بود در پایگاه گلف اهواز، آقا رحیم بنده را خواستند و ابلاغ راه اندازی توپخانه در سپاه را به من دادند. من هم بلافاصله به سمت شوش راهی شدم و خودم را به سردار فضلی رساندم و از او درخواست کردم که شهید شفیع زاده را دراختیار ما بگذارد که درامور کارهای توپخانه ما را یاری بدهند تا توپخانه سپاه را راه اندازی کنیم که این حرکت، حرکت بزرگی بود و تنها کسی که می توانست این کار را انجام دهد شهید شفیع زاده بود. این بزرگوار تشریف آوردند و من ازطریق ایشان با سردار زهدی آشنا شدم. ایشان دوره عالی توپخانه را در ارتش آموزش دیده بودند از جمله موسسین اولیه توپخانه آقایان عباس سرخیلی و محمد آقایی بودند که از آبادان آمدند و به جمع ما پیوستند و هسته اولیه توپخانه در سپاه تشکیل شد. بنده خدمت شهید زنده اعتصامی هم رفتم و ایشان استقبال خوبی از من نکردند، من هم بچه بودم و من همیشه دورا دور به وجود این نازنین افتخار می کردم.
درآن زمان تیپ امام حسین (ع) پیشتاز بود و مدیریت بسیار قوی ای داشت که توسط شهید خرازی اداره می شد. این مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم و قدرتمند بود و وحدت این بچه ها همیشه برای ما مثال زدنی بود و هیچ کسی نمی توانست میان آنها نفوذ کند.
درآن زمان توپهای غنیمتی ما 156 قبضه بود که همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شده بود. ما براداران ارتشی را برای آموزش این توپها دعوت کردیم که یک تیم از توپخانه ارتش برای ما اعزام شد و وقتی که توپها را دیدند به ما گفتند که این توپها روسی هستند و آموزشی که ما دیده ایم توپهای آمریکایی بوده است و کاربرد این توپها را نمی دانیم. ما می خواستیم درعملیات بیت المقدس از این توپها استفاده کنیم ولی ما هیچ آموزشی ندیده بودیم. توپهای زیاد با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما کار آمد نبودند که برادر بهمن چیره دست به دلیل تخصصی که داشتند توپها را راه اندازی کردند و مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه راه اندازی شد و توپها راهی عملیات شدند. دومین نفری که به یاری ما شتافتند شهید ناهیدی بودند که آموزش های لازم را خیلی با حوصله و صبر برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیل های فلزی، دوربین های پاکدو و تجهیزات نشانه روی به ما دادند.
و سومین رکن ما سردار زهدی بودند که مسئول عملیات بودند به دلیل این که آموزش کلاسیک را در ارتش دیده بودند. این عزیز ضمن این که ماموریتهای ذاتی توپخانه و 4 ماموریت اصلی توپخانه را به ما آموزش دادند. آداب صحبت با ارتشی ها را نیز به ما آموختند.
من به نیکی و بزرگی یاد می کنم ازشهید صیاد شیرازی، درآن زمان برتری درجبهه ها مطلقاً با تیپهای 9 گانه سپاه بود و کسانی که می جنگیدند بچه های تیپ های سپاه بودندکه بعداً این تیپها تبدیل به لشگر شدند. برتری ارتش در دو بخش بود یکی در بخش های هوایی و هوا نیروز و یکی توپخانه و ارتش حاضر نبود تحت هیچ شرایطی این برتری را از دست بدهد و وارد شدن ما به عرصه برتری ارتش خط ممنوعه ای بود که در آن زمان، علی رغم میل باطنی بسیاری از فرماندهان ارتش شهید صیاد شیرازی با همت و مردانگی و افق بلندی که داشتند این سد را شکستند و ما از کانال شهید صیاد شیرازی وارد عرصه توپخانه شدیم و به دستور شهید صیاد شیرازی وارد ارتش شدیم و اولین دوره عالی توپخانه را آموزش دیدیم و با مفاهیم توپخانه آشنا شدیم.
خاطره ای هم از شهید صیاد شیرازی خدمت عزیزان بگویم. ایشان شاگرد اول دوره آموزشی افسران اعزامی کشورهای خارجی به آمریکا در رسته توپخانه بودند. چندین کشور بودند که افسران خود را برای آموزش به آمریکا می فرستادند از ایران هم شهید صیاد شیرازی توسط سرلشگر مین باشیان اعزام شده بودند که در بین افسران کلیه کشورها ایشان شاگرد اول شدند.
ایشان وقتی که به جلسه امتحان رفتند و امتحان برگزار شد و نتیجه ها آمد و به نمره خودشان اعتراض داشتند چون نمره (A) نگرفته بودند شاگرد اول نمی شدند و یکی از شاگردهای کشورهای دیگر شاگرد اول می شد. مسئول آموزش گفتند دوباره امتحان می گیریم و شما با امتحان موفق حرف خودت را می توانی ثابت کنی. وقتی که وارد اتاق مسئول آموزش شدند سوال ها را برای من نوشتند و از اتاق بیرون رفتند و من شروع کردم به پاسخ دادن سوالات و درهمان هنگام دیدم که کتابی که از روی آن سوال طرح شده بود روی همان میز است درهمین حین که وسوسه شدم برای باز کردن کتاب و نوشتن جواب ها پیش خودم فکر کردم که حتماً به من اطمینان کرده است که کتاب را این جا گذاشته است؛ با خودم جنگیدم و گفتم هیچ چیزی بهتر از پاکی و صداقت نیست و سوالاتم را نوشتم تا تمام شد و در همین هنگام بود که دیدم از پشت پرده بیرون آمد و من را نگاه کرد و گفت شاگرد اول واقعی تو هستی و می خواستم امتحانت کنم من یاد گرفتم که صداقت از آن مسلمانهاست و به شما افتخار می کنم.
در آن زمان ما چهار آتشبار داشتیم که تمام آموزش ها با همین چهار آتشبار بود و کلیه بچه های اعزامی با همین چهار آتشبار آموزش می دیدند و آقای بهمن نقاش چیره دست اولین کاتیوشای ایرانی را به طور کامل با هشت دستگاه تولید قطعات کاتیوشا ساخت و مصطفی نجار آن زمان آمده بودند مرکزتحقیقات فنی ما در موقعیت امیرالمومنین و آقا بهمن اجازه تولید این کاتیوشا را گرفت و یک سال بعد خط تولید کاتیوشا را درکشور راه اندازی کرد و در رژه سال بعد شرکت داد.
بیان این خاطرات باید درسی باشد برای ادامه کار ما، نقاط ضعف و قدرت شناسایی شود و بر مبنای آن حرکت آینده شکل گیرد.
اکیپ های تعمیر و نگهداری ما که در زمان جنگ برای تعمیرات توپها به خط می رفتند و برمی گشتند امروز فرمانده موشکی جمهوری اسلامی هستند. سردار موسویان، سردار زاهدی، سردار حاجی زاده که مسئول نیروی انسانی بود که امروز مسئولیت پدافند سپاه را ایشان برعهده دارند. پس بنابراین عناصر با استعداد توپخانه مسئولیت های پیگیری فعلی در بخش سیستم های تدافعی و تهاجمی جمهوری اسلامی را برعهده دارند.
همین حمید آقای سرخیلی ما مرکز آموزش ترکیبی درشمال آبادان تشکیل داده بود که یادم هست با آقای ذوالقدر همیشه بحث داشتیم ایشان مسئول آموزش سپاه بودند و این مجموعه کارش عالی بود و در ارزیابی موفق بود.
سردار زهدی جمله زیبایی گفتند، تمام قدرت ما منابع نیروی انسانی ماست.
شهید ناهیدی کجا آموزش دیده بود؟ ایشان از نبوغ و استعداد ذاتی خودش استفاده می کرد.
شهید شفیع زاده کجا آموزش دیده بود که خودش به تنهایی یک لشگر بود ماشاالله از این انرژی!
شهید غازی که اصلاً ما مسخ ایشان بودیم دراخلاق، در قدرت فرماندهی، در اخلاق محمدی، درآن سجایا با کرامت های بالای انسانی یک گنج مخفیه بود ایشان، دری بودند که در روی زمین می درخشیدند و زمین برایشان خیلی کوچک بود.
ما در جنگ با شهید غازی تا لحظات آخر با هم بودیم که ما بی لیاقت بودیم در واقع برگشت داده شدیم البته با محمد آقایی، که درآن جا شهید زنده اعتصامی، جانباز شد و شهید غازی هم شهید شد.
درتوپخانه ما برد خوبی نداشتیم به این دلیل که عراق عقبه طولانی و توپخانه لایه به لایه داشت: درعملیات ضد آتشبار که حسین جعفری برادر با اخلاق با برادرمان محمد نواب مسئول عملیات ضد آتشبار با عملیات تکنیکی و تاکتیکی جای توپخانه دشمن را پیدا می کردند ولی برد ما به آنها نمی رسید. ما با شهید یزدانی توپها را درخط اول مستقر می کردیم که بتوانیم 50 گلوله شلیک کنیم و به عقب برگردیم. آقا رحیم ماموریت پیدا کرده بود برای پل طلائیه جدید که گره عملیات خیبر بود و ما طی برآوردی که داشتیم عراق 1250000گلوله توپ ظرف شش روز در مجنون جنوبی یا شمالی شلیک کرده بود، یعنی وجب به وجب زمین را بدون اغراق شخم زده بودند.
آقا رحیم گفت افسری از نهاجا سه فروند راکت را طراحی کرده که بمب 500 پوندی بود که راکت های هلیکوپتر را با نوار پالت به آن متصل کرده بود و گهواره ای درست کرده بود با تویوتا که این هم موشک استراتژیک جمهوری اسلامی بود و آقای هاشمی آمده بودند آنجا و هر شب هم تاکید می کرد و هر شب عملیات می شد و نیروها نمی توانستند وارد مجنون جنوبی شوند و با زدن پل جدید طلائیه باید عقبه آنها را قطع کنیم تا نیروهایی که در منطقه طلائیه هستند از جنوب جفیر به منطقه نشئه وارد شدند. ما با آقای محمد آقایی و آقای اعتصامی و حسن غازی رفتیم تا ببینیم آخرین وضعیت چیست و خط ما کجاست، کجا می توانیم راکت ها را مستقر کنیم چون برد آن ها سه کیلومتر بود و باید به خط اول می رفتیم به دلیل این که تا طلائیه چند کیلومتر بود و در آن جا بود که من دیدم شهید غازی لباس سپاه را به تن داشت و موهایش را کوتاه کرده بود جوری که انگار دعوت به میهمانی شده بود.
و نتیجه ای که از صحبت هایم می خواهم بگیرم:
افتخار کردن به گلوله و لوله توپ درحال حاضر مثل فخر فروختن  به زیادی قبور می ماند! امروز اگر ما در مقابل آمریکا و در منطقه حرفی برای گفتن داریم چون دیگر دشمن ما دولتهای عربی و صدام حسین و ترکیه نیست. دشمن ما یک دشمن قوی است به نام آمریکا، آمریکایی ها هم سیل نیروهای نظامی را روانه ایران نمی کنند.
امروز یک شلیک، یک هدف و یک انهدام تاثیرگذار است. اگر می توانید، درعرصه نبرد هستید، اگر نمی توانید بروید تجهیز شوید و فکر اساسی بکنید و هر روزی که شروع کنید دیر نیست.
مثالی برای شما می زنم. بچه های شما رفتند و موشکی جمهوری اسلامی را راه انداختند. سیستم موشکی که مستشاری اداره می شود دراختیار چند ابر قدرت بیشتر نیست. امروز سرطراح های موشکی دراختیار سپاه هستند. کارهایی که آقای حاجی زاده در پدافند انجام داده اند را بروید و ببینید.
امروز پیام ما به شما این است که شما خیلی بزرگ هستید و استعدادهای درخشان دارید. شهید ناهیدی های خیلی زیاد هستند. شفیع زاده هستند. شهید غازی ها هستند باید قدرشناس باشید و این استعدادها را درجهت سازماندهی استفاده کنید که کمر آمریکایی ها را بشکنیم، اگر خدا بخواهد می شود. ما باید درصحنه نبرد آن چه در تصورآمریکایی ها هست، چیز دیگری از آب در بیاییم یعنی در دکترین آمریکایی ها معادله شما صدق نکند.
ما باید درکار خود انقلاب کنیم و این انقلاب را باید با شروع کردن از آنچه که دوستان شما در پدافند انجام دادند ببینید و سمینار تخصصی بگذارید. توپخانه نوین متناظر با جنگ آمریکایی چیست؟ تعریف کنید و بعد وزارت دفاع را داخل بحث کنید. ما درموشکی وزارت دفاع را کشاندیم به آن چه خواسته ماست نه این که بنشینیم و ببینیم آنها چه می خواهند.
درعملیات فتح المبین خمپاره ما با گلوله تام بلاش که بردش 6400 متر بوده و عراقی ها آمده بودند در 5/7 کیلومتری روی ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات شمال فکه و ما دیدیم که برد ما به آنها نمی رسد. خمپاره را می بردیم از خط اول عراق رد می شدیم. می رفتیم بین خط اول و دوم عراق این افتخار و خلاقیت ماست.
باید از این بچه ها در قسمت نرم افزاری و از وزارت دفاع در قسمت سخت افزاری استفاده کرد و توپخانه را به جایی رساند که اگر افراد وارد صحنه بشود دشمن فقط فکر عقب نشینی و از هم پاشیدگی خود را بکند با توکل به خدا.خدا ان شاالله به زحمات و بازوهایتان برکت بدهد.
¤ این سخنرانی درسال 1387 درجمع پیشکسوتان توپخانه و موشکی سپاه انجام شده است.

سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."



طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات