زندگی نامه شهید عباسعلی اکبری فرزند علی اکبر
شهید عباسعلی اکبری فرزند علی اکبر در چهارم تیرماه سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین در روستای شهرک ایرج مرودشت دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا چهارم ابتدائی به پایان رسانید و پس از آن برای امرار معاش زندگی به کارگری مشغول گردید. شهید اکبری طبق سنت پیامبر اکرم (ص) در سن جوانی ازدواج نمود و پس از ازدواج به خاطر ناموس کشور دفاع از دین اسلام و کیان اسلامی راهی جبهه های حق علیه باطل گردید. شهید عباس علی اکبری سرانجام در جبهه های جنگ با دلاور مردی و شجاعت خود در تاریخ 27/11/1365 توسط دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد پس از شهادت او را به زادگاهش روستای شهرک ایرج مرودشت آورده و در جوار دیگر شهدای انقلاب به خاک سپردند. روحش شاد و یادش گرامی باد
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه شهید عباسعلی اکبری فرزند علی اکبر
والذین جاهدوا فینا لندینهم سبلنا (قرآن کریم) کسانی که در راه خدا جهاد کنند از راه هائی آنها را هدایت می کنیم. از وصیت پیغمبر اکرم (ص) به اباذر رضی اله عنه ای اباذر خداوند متعال از سه کس به ملائک می بالد: اذان گو در بیابان بی آب و علف و نماز شب خوان به تنهائی در حالی که در سجده بخواب می رود و به مردی که در میدان جهاد در حالی که همراهانش رفته اند می جنگد تا شهید شود پس من طبق فرمایشات پیغمبر اکرم (ص) از کاروان جهادگران حسینی عقب مانده و کار امروز به فردا انداخته ام چه بسا کسانی که امروز خود را به شب نیاورند و چه بسا کسانی که به انتظار فردا بودند و به آن نرسیدند اینجانب بخود واجب می دانم که چون دستور از طرف بزرگ رهبر کبیر انقلاب و یاور مستضعفان دنیا اعلام شده که جبهه ها را پر کنید برای من یک تکلیف شرعی و الهی می باشد که به جبهه بروم و با دشمنان خدا و قرآن و مسلمین بجنگم که یا با شکست حتمی لشکر کفر و نابودی صدام برگردم یا به آرزوی خود که همان شهادت در راه خدا و اسلام عزیز است برسم که در هر دو صورت پیروزی از آن ماست وصیت من به پدر و مادرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب من کرد کوچکترین ناراحتی نکنند و همیشه پیرو خط امام باشند و افتخارشان این باشد که چنین فرزندی داشته باشند که برای اسلام عزیز شهید شده نه در راه های خرافات وصی بنده پدرم علی اکبر اکبری می باشند خداوند به همه رزمندگان اسلام و جانبازان انقلاب اسلامی توفیق زیارت کربلای حسینی را عنایت کند و به امام عزیزمان هم عمر پر برکت و بر پای کردن پرچم اسلام را به بیت المقدس که آرزوی اصلی اوست عنایت فرماید و از آن جا انقلاب ما را به جهان صادر فرماید و از خداوند متعال خواستار هر چه زودتر سرنگون کردن پرچم کفر و برپا کردن پرچم اسلام بدست توانمند رزمندگان اسلام می باشم. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. عباس اکبری شهرکی 10/4/1363
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه دیگری ازشهید
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. تا زنده هستم غمی ندارم ستمکاران به دولت و فرماندهی برسند مگر این که پس از مرگ ما زمان سلطنت دیگران باشد آنقدر به جبهه می روم می جنگم تا شهید شوم. ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که علی علیه السلام در محراب عبادت شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که حسین علیه السلام در میدان جنگ و نبرد شهید شد. با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر امت همیشه در صحنه و با امید به پیروزی رزمندگان اسلام بر تمام کفر جهانی و به امید روزی که پرچم پر افتخار توحید در سراسر قله جهان به دست پر توان رزمندگان اسلام بر افراشته شود و با سلام و درود بی پایان به تو پدر و مادر مهربان که توانسته اید چنین فرزندی را بپروری که بتواند قدم کوچکی در راه اسلام و قرآن و مسلمین برداشته باشم و با امید به خداوند یکتا که مرا در امور کارهای خیر و جهاد در راه خدا ثابت قدم نگاه دارد. سپس وصیت من به تو ای پدر مهربان که من بامید حق به جبهه می روم که بتوانم خدمت ناقابلی که از عهده ام ساخته است در راه اسلام به کار برم و با برادران رزمنده دیگر هستم و همبستگی و فداکاری خود را اعلام می نمایم و امیدوارم که مادرم را دلداری دهی و سرپرستی کامل آنها را عهده دار باشی و نگذاری که خدای ناکرده کوچکترین ناراحتی را احساس کند و وصیت من به تو ای مادرم این است که بتوانی زینب وار در کارهای خود صابر باشی و افتخار کنی که چنین فرزندی داشته که در راه اسلام عزیز به جبهه برود و از اسلام عزیز دفاع کند اگر شهید شدم چه افتخاری از شهادت بالاتر حال آن که تمام امامان ما شربت شهادت نوشیدند و اگر هم زنده ماندمه توانسته باشم حداقل دین خود را به اسلام ادا کرده باشم. در حالی که همه از طرف خدا آمده ایم و بازگشت همه به سوی او می باشد. مطابق آیه شریفه:انا لله و انا الیه راجعون. و از خداوند خواستارم که در میدان جنگ در راه خدا به خون غلطم نه در خواب غفلت در رختخواب فراموشی. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 11/6/1363
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه دیگری ازشهید
تا زنده هستم نمی گذارم ستمکاران بدولت و فرماندهی برسند مگر اینکه بعد از مرگ ما زمان سلطنت اینان برسد.آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم.ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که علی علیه السلام در محراب شهادت شهید شد.ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که حسین علیه السلام در میدان جنگ و نبرد شهید شد.با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (رحمه الله علیه) و سلام بر امت همیشه در صحنه و با امید به پیروزی رزمندگان اسلام بر تمام کفر جهانی و به امید روزی که پرچم پر افتخار توحید در سراسر قله جهان به دست پر توان رزمندگان اسلام بر افراشته شد.و با سلام ودرود فراوان به شما پدر و مادر که توانستید چنین فرزندی را بپروری که بتواند قدم کوچکی در راه اسلام و قران و مسلمین بر داشته باشم و با امید به خداوند یکتا که مرا در امور کارهای خیر و در جهاد در راه خدا قدم نگاه دارد.سپس وصیتنامه من به تو ای پدر مهربان که من با امید حق به جبهه می روم که بتوانم خدمت ناقابلی که از عهده ام ساخته است در راه اسلام به کار برم و با برادران رزمنده دیگر هستم و همبستگی و فداکاتر یخود را اعلام می نمایم و امیدوارم که مادرم را دلداری دهی و سرپرستی کامل آنها را عهدار باشی و نگذاری که خدای ناکرده کوچکتری ن ناراحتی را احساس کند و وصیت من به تو ای مادر این است که بتوانی زینب وار در کارهای خود صابر باشی و افتخار کنی که چنین فرزندی داشته که در راه اسلام عزیز به جبهه رفته و از اسلام عزیز دفاع کند .اگر شهید شدم چه افتخاری از این بالاتر حال آنکه تمام امامان ما شربت شهادت نوشیدندو اگر هم زنده ماندم توانسته باشم حداقل دین خود را به اسلام اداکرده باشم در حالی که همه ما از طرف خدا آمده ایم و بازگشت همه بسوی او می باشد مطابق با ایه "انا لله و انا الیه راجعون"از خداوند خواستم که در میدان جنگ در راه خدا به خون غلطم نه در خواب غفلت در رختخواب فراموشی والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
کوچه هایمان را به نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم
از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم دایی عزیز شهادتت مبارک باد 🌹