سال 1348 در شهرستان الیگودرز میان خانواده ای متدّین ، کودکی چشم به جهان هستی گشود که عشق به علی (ع) پدر را بر آن داشت تا نام زیبای «علی اکبر» را برای او انتخاب کند.
خانوادۀ زحمتکش و سادۀ هادی با مهربانی و محبت، کودکک نورسیده را در میان گرفتند و به تربیت او به آداب و سنن ناب محمدی (ص) همت گماشتند. دورۀ ابتدایی را در دبستان خواجه نصیرالدین آغاز و توانست مدرک پنجم ابتدایی را کسب نمابد. آنگاه به دلیل پاره ای مسائل از ادامۀ تحصیل منصرف و در یک کارگاه نمک کوبی مشغول به کار شد و با تلاش و علاقۀ فراوان ادامه کار داد.
علی اکبر، در محیط خانه فردی مهربان و دلسوز و در کوچه و محله نیز با اطرافیان همراه و همدل بود. در رفتار و کردار چنان عمل می کرد که کسی از دست و زبان او آزار نبیند و در سلام کردن به دیگران همیشه پیشقدم می شد. اُنس زیادی با شهید عظیم صادقی - پسر عمۀ ایشان - داشت و بیشتر اوقات خود را با وی می گذراند. با ثبت نام در پایگاه مقاومت بسیج به خیل سرافراز سربازان امام زمان (عج) درآمد. در یکی از بمبارانهای هوائی دشمن در شهرستان الیگودرز دچار سوختگی شدید شد و چندین ماه در بستر بیماری ماند.
پس از بهبودی به ستاد اعزام رفت و با دریافت برگ آمادۀ به خدمت، لباس مقدس سربازی را به همراه شهید عظیم صادقی پوشید و راهی مناطق نبرد حق علیه باطل شد. در طول حضور در جبهه، توفیق شرکت در عملیات والفجر 5 و مرصاد را بدست آورد.
13/7/1367 در حالیکه به همراه تعدادی از همرزمان خود از دره شهر ایلام به سوی منطقۀ عملیاتی مرصاد راهی شده بودند، اتوبوس حامل آنان دچار سانحه شد و در کنار جمعی از یاران صمیمی خود به لقای حق پیوست و افتخار شهادت در راه دین و میهن را نصیب خود ساخت. پیکر مطهرش به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.http://shahidaligodarzy.blogfa.com