- تاریخ شهادت: 1394/12/17
- گلزار:گلزار شهدای شمس آباد
-
جوین-شهر نقاب-خراسان رضوی
سردارشهید حسنعلی شمس آبادی از مجاهدان و مدافعان حرم حضرت زینب (س) ، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۴ در مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش در شهر حلب ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهیدحسنعلی شمس آبادی در سال ۱۳۴۷ در یکی ازمحرومترین روستاهایی خراسان آن زمان در روستای شمس آباد جوین دیده به دنیا گشود.
دیده گان این کودک روستایی کم کم با نور کم سوی چراغ های دستی و نفتی و با کلبه محقر گلی که گنبدی خشتی آن را پوشانده بود آشنا و مانوس شد .
پیکر نحیف ومعصوم این کودک با کد یمین و عرق جبین پدر دهقانش رشد یافت تا به سن ۶ سالگی رسید.
” حسن ” در مکتب خانه روستای شمس آباد قبل از ورود به دبستان با قرآن و احادیث آشنا شد
او در همان مکتب خانه روستا با آیه شیرین ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل … امواتا .. خو گرفت و مانوس شد.
حسنعلی در کنار روخوانی قرآن با کلمات معصومین هم اشنا شد و حدیث معروف : ان الحیات عقیده و جهاد را نیز در همان مکتب خانه روستا فرا گرفت و در طول ۳۰ و یک سال خدمت پاسداری و دیده بانی اش مصداق همین حدیث بود.
او هم از حوزه اعتقادی مکتبش دیده بانی می نمود و هم در حوزه جهاد و دفاع دیده بانی خود را به نحو احسن انجام می داد.
او پس از گذراندن دوره مکتب وارد مدرسه ابتدایی روستا شد و تا سیکل اول ( سوم راهنمایی) ادامه تحصیل داد.
پس از اتمام سال سوم راهنمایی به دلیل فقر و محرومیت خانواده با تحصیل خداحافظی کردو پس از چند ماهی فعالیت در یک لوازم فروشی اتومبیل در شهر نقاب وارد جهاد سازندگی وقت شهرستان شد و بیش از ۲ سال به عنوان امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت افتخاری و رایگان خدمت نمود و در سن ۱۸ سالگی و در تابستان سال ۱۳۶۵ برای اولین بار عازم جبهه های حق علیه باطل در منطقه عملیاتی مهران شد.
وی در این سفر رزمی و جهادی خود در منطقه عملیاتی مهران شاهد شهادت دو تن از دوستان و هم رزمان و هم روستایی هایش به نام های حسین علی شمس آبادی و محمد قدر آبادی بود .
و در همانجا به صورت پاسدار افتخاری به ادامه نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه مرحله جدیدی از زندگی و حیات دوباره اش به عنوان پاسدار انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۵ شکل گرفت.
حسن در اوایل زندگی جدیدش بود که با دختر دایی خود ازدواج کرد.
جوان ۱۸ یا نوزده ساله ای که هنوز صورت معصومش به ریش جوانی مزین نشده بود با مراسمی ساده و معنوی عروسی خویش را برگزار کرد.
حسن در ادامه خدمت خود با عنوان مسول تسلیحات گردان عبد ا…. در منطقه عملیاتی جنوب با انتظاری و محمد حصاری آشنا می شود و این آشنایی با آنها در قالب سه یار دبستانی تا پایان دوران دفاع مقدس با عنوان پاسدار توپخانه و نیز ماموریت مستشاری دیده بانی اخیر در حلب سوریه ادامه می یابد ….
سال ۶۷ با پایان یافنن جنگ تحمیلی دیده بان شمس ابادی از دیده بانی میدان های رزم و شهادت فارغ می شود و به عبارتی از عرصه جهاد اصغر به عرصه جهاد اکبر قدم می گذارد و حدود ۲۸ سال عمار گونه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سپاه امام رضا (ع) مشهد و سپاه نیشابور ، هرمزگان ، اصفهان در ماموریت های خود از حریم انقلاب و نظام اسلامی پاسداری می کند.
آری دیده بان دوران دفاع سردار شهید شمس آبادی سوم اسفند سال۹۴ عازم سوریه می شود وپس ازتوفیق اولین زیارت خود در بارگاه حضرت زینب و حضرت رقیه (سلا م علیهما ) با هواپیما به همراه دوست دوران دفاع مقدسش محمد حصاری به سوی حلب پرواز می کند.
و پس از ۱۲ روز دیده بانی و نبرد با تکفیری ها در منطقه سوق الجیشی شهرک العیس حومه حلب و با به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰ نفر از خوارج تکفیری با هدایت دقیق گلوله های توپخانه با درجه سردار دیده بان به درجه رقیع شهادت می رسد.
آنکونه که هم رزم و دوست این شهید محمد حصاری می گوید: این سردار شهید پس از حدود ۴ ساعت نبرد ” رو در رو ” و آتشباری شدید موفق به دفع حمله خوارج النصره می شود و متاسفانه در غروب همان روز ۱۷ اسفند ۹۴ با نفوذ یکی از عوامل خوارج النصره به سنگر وی با هدف گرفتن ” دیده راست” او و شلیک رگبار گلوله بر پیکر شهیدش قصه ” دیده بان” به پایان می رسد.
وصیت نامه شهید حسنعلی شمس ابادی
آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند.
. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.
بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند.