سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
خاطرات محمد تورانی...
عرض سلام و ادب: به محضر هم‌رزمان و پیام رسان صحنه‌ها ی ایثار و شهادت شهدا ورزمندگانی که مردانه جنگیدند و مظلومانه شهید و جانباز شدند و آنهایی که مانده اند استخوان در گلو وخاردرچشم شاهدبه انحراف کشاندن آن دست آوردهای عظیم هستند
تقوا و پرهیزگاری توکل برنصرت خداوند از نقاط برجسته رزمندگان بود
انجا که تمامی امکانات راکه برای انجام یک عملیات کنار هم می گذاشتیم و مجموع آن ، درصد ناچیزی از نیاز عملیات بود با اعتماد و اعتقاد قریب به یقین گفته می‌شد خدادرست خواهد کرد و واقعا درست میشد.
من فکر میکنم دربرابر رشادت های صحنه های نبرد که واقعا وصف ناشدنی است موارد پیش گفته بخش عظیمی از واقعیت های میادین نبرداست که باید به آن پرداخته شودکه قطعاً این موضوع مغفول نمانده است

از اتصال روح شهدا با عالم وحی بگویم انگار آنان زمان وصل دیدار رامی دانستند
من آخرین سفر درخدمت شهید مددی بودم سفر از خوزستان شروع وبه منطقه عملیاتی بانه (میعاد گاه شهید)ختم می شد تقریباً ازدهلران به آن طرف آنقدر نصیحت های اخلاقی به درازا کشید که بانگرانی گفتم اشکالی درمن می‌بینید و یا قصد شهید شدن دارید که ایشان با خنده ملیح مرابه حفظ بیت المال توصیه نمود

ازمادرشهیدطحانی بگویم

من روز قبل از شهادت ایشان و حدود نیمه های شب شهادتش به بشرویه رسیدم قاطعانه می گویم کسی از مرخصی آمدنم هنوز مطلع نشده بود حدود اذان صبح بود که متوجه کوبیدن محکم درب خانه شدم وقتی درب خانه رابازکردم مادر شهید طحانی پشت درب می گفت محمد آقا از حسین برام خبر بگیرید گفتم من دیروز ازپیش ایشان آماده ام سر و حال است گفتند دیروز نه دیشب بعد از ساعت ۱۲شب
و دقیقاً لحظه شهادت :  شهید حسین طحانی


سلام وعرض ادب :
در عملیات بدر دو قبضه توپ ۱۵۲م م از عراقیها بجامانده بود اینها بخاطر صدماتی که عمدا به آنها وارد شده بود باید الزاماً به عقبه منتقل و تعمیر و به منطقه برمیگشت.

درشب اول که پل به جاده خندق وصل شد کنار ایستاده بودم که دیدم تویوتا یی خیلی با احتیاط  بر روی پل حرکت می‌کند همان شب به سرم زد که علیرغم ظرفیت کمی که برای پل تعریف شده بود با توکل بر خدا شبانه قبضه توپ را از روی پل عبور دهم چون می‌دانستم از فردا ده ها دژبان برای کنترل عبور و مرور دردوطرف پل مستقر خواهند شد
با شهید ساعدی (فرماندهی توپخانه لشکر نصر)مشورت کردم و توانستم موافقت ایشان را بگیرم قول دادم قبل از طلوع صبح قبضه درمرکز تعمیرات توپخانه (گلف) در اهواز کار تعمیر ات را شروع و به جاده خندق برگردانم


Image result for ‫سردار شهید محمود ساعدی‬‎

مادر منطقه عملیاتی بدر هیچگونه امکانات ترابری نداشتیم و هرچه بود غنیمتی بود که الحمدالله دست مان پربود
یک دستگاه گاز ۶۶ روسی که در طول روز عملیاتی کرده بودیم آماده کرده و قبضه توپ را به آن بستم.
 واما توضیحات لازم جهت قدردانی از طراحان پل:
وزن توپ ۶۸۰۰کیلوگرم
وزن خودروحداقل۴۰۰۰کیلوگرم
کل وزن توپ برروی یک محور
بعد از صرف شام مختصر به همراه دوست همیشه همراهم رضامشکی برروی پل کم عرض قرار گرفتیم
شرایط منطقه طوری بود که الزاماً باید تا آخر خط با چراغهای خاموش حرکت میکردیم
خدارحمت کند شهید ساعدی را از آن نگاه های پرحسرت او به دنبال من مرابیاد نگاه مادر حضرت موسی (ع) به رود نیل وبه دنبال فرزندش می انداخت
(لازم به ذکر است که ما یک ارتباط عاطفی بسیار شدید به یکدیگر داشتیم که وصف ناپذیر بود)
باتوکل برخدا براه افتادیم چون چراغ خاموش بودم به رضا گفتم چرخ جلو ماشین رابا لبه پل تنظیم ودرهدایت خودرو کمکم کند که اوهم براثرشرایط حاکم دچار سرگیجه و حال به هم خوردگی شد
بالاخره با تمامی حوادث بین راه بعد از سه ساعت به ساحل هورالعظیم رسیدیم
درضمن حال وروز کسانی که در ساحل هورالعظیم مارا مشاهده کردند دیدنی بود
(تقدیم به یگانه دوست شهید م محمود ساعدی)

۳۳۷بازدید

نظرات (۱)

  • صادق روستا
  • با سلام اگر شماره تلفنی از حاج محمد تورانی دارید بفرمایید ما در یاد واره ی شهدا در مسجدمون از ایشون دعوت کنیم تشریف بیارن.بنده در سال ۸۲ در تیپ ۲۱ امام رضا نیشابور سرباز دفتر ایشون بودم

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    سرداران آتش

    "گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







    طبقه بندی موضوعی
    آخرین مطالب
    آخرین نظرات