آلبوم عکس وخاطرات امیر دهقان

سلام علیکم در سال 1364 بود که از طرف دانشکده همراه برادر یاحی عازم جبهه شدیم که ابتدا به توپخانه قرارگاه خاتم الانبیاء که قراربود به آنجا برویم در جاده اهواز خرمشهر نزد شهید شفیع زاده فرمانده توپخانه سپاه که البته فرمانده دانشکده توپخانه نیزبود رفتیم که ایشان فرمود ابتدا باید به گروه ۶۱ محرم نزد حاج مصطفی تقی جراح بروید که بنده باتفاق آقای یاحی عازم مقر ۶۱ محرم شدیم در آنجا بود که به حاج مصطفی گفتیم ماباید کدام منطقه برویم که ایشان بعد از خنده ای گفت فعلا برای شما ماموریت ویژه ای در نظر گرفته ام و اون اینه که به ما تعداد حدود بیست نفر نیروی رسمی صفر کیلومتر داده اند که بایستی آنها را برای آموزش عمومی و سپس تخصصی بفرستیم که اینکار زمان بسیاری را از ما میگیره و با توجه به اینکه شما اومدین اینجا تصمیم گرفتم آموزش عمومی و تخصصی اینها را یکجا همینجا برقرارو بعد از اون هم بلافاصله کار عملی اونها بصورت واقعی هر کسی توی کار خودش تو منطقه عملیاتی باشه که قرار شد یکنفر بعنوان مربی تاکتیک عمومی بیاید و بهمراه ما دو نفرآموزش این نیروها را شروع کنیم
محل آموزش پادگان شهید بیگلو در یازده کیلومتری جاده اهواز سوسنگرد مشخص شد بهمراه یکنفر بسیجی که کارای لجستیکی آموزش در بعد تغذیه را انجام دهد که مجموعا کادر آموزش شدیم چهار نفرو برنامه ریزی و تعیین کلاسها و مربی کلاسها و تامین جنگ افزار و خلاصه تموم موارد بعهده ما سه نفر یعنی بنده و آقای یاحی و آقای اصغر زاده که بچه سمنان و مربی تاکتیک عمومی بود انجام میشدو خبری از دم و دستگاه اداری و برو و بیاهای امروزی و این همه نیروهای اضافی و دست و پاگیر نبود البته ماشین غذا از طرف گروه هر روز برایمان ناهارو شام و صبحونه فردا صبح را میاورد