ایشون برادر قشنگ و رشید من هستن با اینکه دانش اموز بودن ولی بخاطر ایران رفتن جبهه هیچوقت صورت ماعش فراموش نمیکنم با غینکه خودم نه سالم بود میرفتیم پادگان اموزشیش دیدنش و ب پهنای صورتم بخاطر دلتنگیش گریه میکردم و بغلم میکرد میخندید قربونت بشم داداش اه نبودی وقتی ماملن رفت دلداریمون بدی برادر همش تو رو صدا میکرد عزیز دلم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."
ایشون برادر قشنگ و رشید من هستن با اینکه دانش اموز بودن ولی بخاطر ایران رفتن جبهه هیچوقت صورت ماعش فراموش نمیکنم با غینکه خودم نه سالم بود میرفتیم پادگان اموزشیش دیدنش و ب پهنای صورتم بخاطر دلتنگیش گریه میکردم و بغلم میکرد میخندید قربونت بشم داداش اه نبودی وقتی ماملن رفت دلداریمون بدی برادر همش تو رو صدا میکرد عزیز دلم