شهید محمد سخاوتی لادانی
نام پدر: قاسمعلی
تاریخ تولد: 20-10-1337 شمسی
محل تولد: اصفهان
محل تولد: اصفهان
پاسدار-متاهل
فرمانده توپ
تاریخ شهادت : 10-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزارشهدا:گلستان شهدا
تاریخ شهادت : 10-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزارشهدا:گلستان شهدا
اصفهان
شهید محمد سخاوتی؛ متولد بیستم دی ماه ۱۳۳۷در محله لادان از فرماندهان بزرگ
این منطقه بود. پدرش قاسمعلی، کشاورز بود و زندگی کاملا معمولی داشتند.
محمد با توجه به علاقه خاصی که داشت در رشته علوم و فنون نظامی مشغول به
تحصیل شد و تا پایان دوره کاردانی را در این رشته طی کرد. همین هم خیلی
برایش موثر واقع شده بود.
فعالیت انقلابی
دوران دانشجویی محمد، دوران اوج مبارزات سیاسی او بود. محمد کم کم با رادیوهای ضد رژیم شاه آشنا شد و فعالیت خود را در آنها آغاز کرد.
این رادیوها روی موجهای خصوصی تنظیم و از طرف بچههای انقلابی هدایت میشد و گاه در سطح یک محله و یک شهر بود. برنامههای این رادیوها علیه رژیم شاه بود و تقریبا توسط هستههای مرکزی فعالان ضد نظام طاغوت هدایت میشد! خیلی هم موثر بود. معمولا مرکز این رادیوها در زیرزمین خانههای محلات بود و هر چند روز یکبار، مکان آن تغییر داده میشد. محمد در این رادیوهای محلی فعالیت زیادی میکرد. البته در نشر اعلامیهها و احکام رسالهی امام خمینی(ره) هم که کار خطرناکی بود و به صورت کاملا سری برگزار میشد، نیز حضور داشت.
برادر شهید محمد سخاوتی میگوید:
"پیش از انقلاب به برکت برادر بزرگترم شهید محمد سخاوتی، با رادیوهای ضد رژیم شاه و گروههای مختلف آشنا شده بودم و با بعضی از آن ها همکاریهایی داشتم. از آنجا که خداوند متعال استعداد خوبی نسبت به امور فنی و اسلحه و مهمات، در اینجانب قرار داده بود به ساختن دو نوع کلت کمری (خشابی و رورور) و چند اسلحه ی بزرگ تر مبادرت نمودم. ساختن فشنگ، چاشنی، سه راهی و ... از جمله این مهمات دست سازی بودند که دوستان غرب اصفهان مدعی مسدود نمودن راه سرلشکر رضا ناجی برای آمدن به خیابان آتشگاه به واسطه این مهمات و برخی از دیگر سلاحهای مهیا شده، بودند."
تمرین شکنجه
چند سال آخر رژیم گذشته را پیوسته با هول و اضطراب ویژه از خوف ساواک و احتمال دستگیری و شکنجه سپری کردیم. بیشتر این ایام و لیالی را به کوههای غرب اصفهان میرفتیم تا هم نفس راحتی کشیده، احساس آزادی کنیم و هم تمرینی بدنی برای شکنجههای احتمالی آتی داشته باشیم. جابه جایی عکس و پوسترهای حضرت امام (ره) از قم به اهواز و اصفهان، انتشار و پخش اعلامیه، مخفی سازی کتب، نوار و دیگر اشیاء ممنوعه نیز از جمله فعالیت های سیاسی پیش از انقلاب بودند.
با شروع جنگ محمد فعالیت های رزمیاش آغاز شد و با توجه به سابقهی خاصی که در دانشکده علوم و فنون نظامی داشت، بسیار موفق عمل میکرد، معاون فرمانده لشگر بود و شبانه روز تلاش میکرد. تا اینکه در چنین روزی، یعنی ۱۰/۱۱/۱۳۶۵ در منطقه شلمچه ترکشی این شهید را به آروزی خود میرساند و شربت شهادت را نوشید.
فعالیت انقلابی
دوران دانشجویی محمد، دوران اوج مبارزات سیاسی او بود. محمد کم کم با رادیوهای ضد رژیم شاه آشنا شد و فعالیت خود را در آنها آغاز کرد.
این رادیوها روی موجهای خصوصی تنظیم و از طرف بچههای انقلابی هدایت میشد و گاه در سطح یک محله و یک شهر بود. برنامههای این رادیوها علیه رژیم شاه بود و تقریبا توسط هستههای مرکزی فعالان ضد نظام طاغوت هدایت میشد! خیلی هم موثر بود. معمولا مرکز این رادیوها در زیرزمین خانههای محلات بود و هر چند روز یکبار، مکان آن تغییر داده میشد. محمد در این رادیوهای محلی فعالیت زیادی میکرد. البته در نشر اعلامیهها و احکام رسالهی امام خمینی(ره) هم که کار خطرناکی بود و به صورت کاملا سری برگزار میشد، نیز حضور داشت.
برادر شهید محمد سخاوتی میگوید:
"پیش از انقلاب به برکت برادر بزرگترم شهید محمد سخاوتی، با رادیوهای ضد رژیم شاه و گروههای مختلف آشنا شده بودم و با بعضی از آن ها همکاریهایی داشتم. از آنجا که خداوند متعال استعداد خوبی نسبت به امور فنی و اسلحه و مهمات، در اینجانب قرار داده بود به ساختن دو نوع کلت کمری (خشابی و رورور) و چند اسلحه ی بزرگ تر مبادرت نمودم. ساختن فشنگ، چاشنی، سه راهی و ... از جمله این مهمات دست سازی بودند که دوستان غرب اصفهان مدعی مسدود نمودن راه سرلشکر رضا ناجی برای آمدن به خیابان آتشگاه به واسطه این مهمات و برخی از دیگر سلاحهای مهیا شده، بودند."
تمرین شکنجه
چند سال آخر رژیم گذشته را پیوسته با هول و اضطراب ویژه از خوف ساواک و احتمال دستگیری و شکنجه سپری کردیم. بیشتر این ایام و لیالی را به کوههای غرب اصفهان میرفتیم تا هم نفس راحتی کشیده، احساس آزادی کنیم و هم تمرینی بدنی برای شکنجههای احتمالی آتی داشته باشیم. جابه جایی عکس و پوسترهای حضرت امام (ره) از قم به اهواز و اصفهان، انتشار و پخش اعلامیه، مخفی سازی کتب، نوار و دیگر اشیاء ممنوعه نیز از جمله فعالیت های سیاسی پیش از انقلاب بودند.
با شروع جنگ محمد فعالیت های رزمیاش آغاز شد و با توجه به سابقهی خاصی که در دانشکده علوم و فنون نظامی داشت، بسیار موفق عمل میکرد، معاون فرمانده لشگر بود و شبانه روز تلاش میکرد. تا اینکه در چنین روزی، یعنی ۱۰/۱۱/۱۳۶۵ در منطقه شلمچه ترکشی این شهید را به آروزی خود میرساند و شربت شهادت را نوشید.