شهید مجید غضنفری
نام پدر:حبیب
تاریخ تولد: 21-11-1347 شمسی
محل تولد: فارس - شیراز
بسیجی-مجرد
خدمه توپ
تاریخ شهادت : 13-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه -کربلا
گلزار شهدا: بلوک: قطعه:9 ردیف:6 شماره مزار:13
گلزار شهدا:دارالرحمه
فارس - شیراز
وصیتنامه :
بسم رب الشهدا والصدیقین وبسم رب الشهدا و الصالحین
با سلام ودرودبرامام زمان و نایب برحقش امام خمینى وامت شهید پرور ایران بالاخص مردم شهید پرور شیراز
من الان که این وصیت نامه را مى نویسم دلم مملو از عشق وامیدوبیم است امید ازاینکه خداوند متعال مرا لایق داند ونام مارا در دریف مجاهدین فى سبیل الله ثبت نماید وبیم ازآن دارم که اگر خداوند با آن همه گناه وزندگى سراسر اشتباه من که هرلحظه درآن بودم مرا مورد عنایت خود قرارندهد
روبه که آورم که على با آن همه عظمت وشکوهى که داشت شبهاى جمعه درمناجات با خداى خویش پیوسته این جملات را با آوازبلند وچشمان گریان سرمى داد که «الهى وربى من لى غیرک»
بارالها خداوندا وپروردگارا پس من چه کنم رو به که آورم من که جزتو کسى را ندارم وتنها امیدبه این قطرات ناچیز خونم وابسته است
من خیلى خود راکوچک وذلیل تر ازآن مى دانم که چند کلمه ناچیز با شما امت عزیز قهرمان شیراز به صحبت درآیم ولى خوب براى اینکه ازلحاظ مذهبى ومکتبى چندکلمه اى را بعنوان وصیت بنویسم که ازشما خواهران وبرادران مى خواهم که پشت جبهه که جبهه دوم تلقى مى شود را با اعمال صالح خود گرم نگه دارید
خواهران گرامى پیام با ارزش شهیدان قبل وآینده که شعارمکتب زینب است را فراموش نکنید که همان حفظ حجاب است که خود محکم ترازخون سرخ شهیدان است بقول شاعر گرامى که مى گوید: اى زن به تو ازفاطمه اینگونه خطاب ا ست ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است بله واقعا که درست است
وبرادران گرامى مواظب باشید که این انقلابمان که ثمره خون هزاران شهداى گلگون کفن میهنمان است وبشما با حرکات وبا اعمال خود به منافقان کوردل نشان دهید که گرچه جوانانمان پرپرمى شوند وخون سرخشان درخت پرثمر انقلاب را آبیارى مى کنند ولى ما تا خون دربدنماناست با کمک به جبهه چه از نظرمالى وچه ازنظر جانى دریغ نمى کنیم
وازشما برادران جوان مى خواهم که جلو آن همه بى بندوبارى بعضى ازافراد انگل جامعه جلوگیرى کنید که آنها با کوچکترین عمل خود هرلحظه ضربه اى به جامعه فرود نیاورند
ودرآخر چندکلمه اى با شما خانواده عزیز وارجمند م : من هرآنچه درتفکرم که چه بگویم ولى افسوس که هیچ کلمه اى درخورزحمات بزرگ شما درنمى یابم ولى چاره چیست هرآنچه درذهنم مى گذرد مى گویم باشد که درخور رفتار واعمالمان باشد
زندگى من سراسرباشما ازهمان بدو تولدم درد و رنج براى شما بود من ازشما خواستارم که مرا مورد عفو خود قراردهید من هیچ ندارم که بگویم چون پیش خود وخداى خود خجلم که چگونه عذر بخواهم چه بگویم چون هرچه بیشتر فکر مى کنم کارها ورفتارم جلوچشمانم رژه مى روند وهیچ کارخوبى ندارم که شما برآن دلخوش باشید ومرا مورد عفو خود قرار دهید ولى خوب مختار خودتان هستید واختیار دست شماست
خواهران عزیزم من ازشما مى خواهم که با حفظ حجاب واعمال شایسته یک زن ویک خواهر شهید به منافقین کوردل نشان دهید که با شهادت برادرحقیرتان ازپاى نمى نشینید
وچندکلمه اى به مادروپدر عزیزم : گرچه خداوند زندگى را کفایت نداد که درآینده چتربالاى سرتان باشم والان گریانید ولى برمن گریه نکنید برامام حسین (ع) وعلى اکبر وعلى اصغر امام حسین (ع) گریه کنید که واقعا مظلومانه به شهادت رسیدند فکرنمى کنم من ازآنها بزرگوارتروبا ارزشتر باشم پس هوشیارومحکم با تشییع جنازه ام وبا لبانى خندان به ملحدان تاریخ نشان دهید که هیچ ازاین واقعه متأثر نیستید دیگر شما را بیشتر ازاین دردسرتان نمى دهم
وازهمه اقوام وآشنایان مى خواهم که ازگناهان وازهمه ناراحتیهایى که من فاعل آنها بودم مورد عفو خود قراردهند دعا براى امام فراموش نکنید
والسلام
دوستدارهمه شما مجید غضنفرى
28/9/65
سلام خدا بر دایی عزیزم