سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید غلام علی عبدالشاهی-عبدالحسین
شهید عبدالحسین غلام علی عبدالشاهی
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 22-6-1346 شمسی
محل تولد: خوزستان -دزفول
پاسدار وظیفه
مجرد
فرمانده توپ
تاریخ شهادت : 5-3-1366 شمسی
محل شهادت : مریوان-هزارقله 
گلزار شهدا: امیرالمومنین(اسحاق ابراهیم) 
خوزستان - دزفول

شهید غلام علی عبدالشاهی-عبدالحسین

زندگی نامه :   شهید عبدالحسین غلامعلی در سال۱۳۴۶ درروستایی از توابع شهرستان دزفول به نام سردارآباد متولد شد . وی که درخانواده ای مذهبی واسلام شناس رشد پیدا کرد ،از همان آغاز زندگی به شنیدن قرآن وفراگیری احادیث شریف بسیار اهتمام وبه آنان عشق می ورزید .

برادر شهید غلامعلی تحصیلات ابتدائی خویش را در مدرسه طالقانی شهرک آیت الله طالقانی سپری نمود.وچنانکه از سخن معلمینش برمی آمد وی علاوه بر جامعه واجتماع در کلاس ومدرسه نیز ازرشد اخلاقی وعلمی ومذهبی بسیار شایانی برخردار بود .دراین دوره برادر غلامعلی با همکاری وکمک خانواده محترمش بخصوص پدرگرامیش توانست به درجات خوبی از علم وفهم قرآن واحادیث ونیز معاشرت با دوستان دست یابد . برادرغلامعلی پس از پایان دوره ابتدائی تحصیلی که با موفقیت کامل به اتمام رسید به علت وجود برخی مشکلات خانوادگی ودرگذشت پدر گرامیش ترک تحصیل نموده و واردکار وشغل آزاد گردید .

برادر غلامعلی در جریان النقلاب شکوهمند اسلامی باوجود اینکه در سنین پایینی بودبا این حال همراه باسایر برادران حزب الله درتظاهرات ها و راهپیمائی هاشرکت فعال داشت ومراتب انزجار وتنفر وی را از رژیم ستمشاهی از همان ابتدا کاملاً مشهور بود . ایشان پس ازچندین سال زحمت وکار مداوم وبی دریغ وکسب درآمد برای خانواده وامرارمعاش وانجام مسئولیت درخانواده بهنگام شروع جنگ تحمیلی علقه بسیاری پیدا نمود که به جبهه ها ملحق شود کلاًموقعیت شغلی ومکانی وخانوادگی وی این اجازه رابه او نمی داد .

برادر غلامعلی درحین انجام مسئولیت درخانواده همه شب درجلسه قرأت قرآن مسجدمحل شرکت نموده وتعالیم آسمانی والهی را از قرآن ومسجد فرامی گرفت وبه مورداجرا می گذاشت وهمین امر موجب خوش خلقی وگشاده رویی از طرف وی دربین تمام افراد بود . برادر غلامعلی از چنان اخلاق وخلق خداپسندانه ای برخوردار بودکه درمعاشرت با اوقصد خداحافظی به دل هیچ کس راه نمی یافت وانسان همواره دوست داشت باوی همصحبت وهمنشین ومعاشرباشد . ایمان برادر غلامعلی به درجه ای از تعیین رسیده بودکه بعد ازتحمل رنج ومشقت وکار روزانه به غیراز شرکت درجلسات قرأت قرآن از سال ۶۲ نیز به عضویت درنیروهای فعال پایگاه بسیج درآمد ودراین زمینه نیز رشادتها و دلاوریهای بیکرانی را از وی شاهدبودیم . ایشان بعداز شرکت در بسیج ومشاهده از خودگذشتگیهای برادران رزمنده درجبهه به مدت ۴۵ روز به جبهه های نیرو اعزام گشت .

آری کیست که فراموش کند ازخودگذشتگی های برادر غلامعلی را ؟

کیست که اخلاق پسندیده ونیکوی وی و چهره بشاش او را از یاد ببرد ؟

کجاست کسی که شب زنده داری وزحمات وی را انکار نماید ؟

کجاست کسی که کمتر آزاری از وی دیده باشد واز ایشان گله مند باشد ؟

برادر غلامعلی بعد ازتحمل کار روزانه وبعداز اتمام جلسه قرآن شب هنگام به سراغ بسیج می آمد و باچهرهای بشاش وشاداب اسلحه را به دوش می افکند و همچون  پروانه ای سرخوش گرد شمع محل شهرک می گشت تامبادا امری خلاف اخلاق انجام گیرد . مبادا نادانانی ایمان مقررات نظام مقدس جمهوری اسلامی را زیر پا گذارند . مبادا شهرک طعمه حریق و دزدان گردد . آری کدامین شب را به یاد داریم که گامهای برادر غلامعلی بجهت ایجاد نظم درشهرک روانه نشده باشد ؟

کدامین خیابان است که شب هنگام قدوم مبارک برادرغلامعلی در آن شبروی نکرده باشد؟

آری سرخوش وسرمست از عشق الله گویی خستگی بر پیکر استوارش را نمی یافت و زندگی گهربار برادر غلامعلی بدین منوال ادامه یافت تا اینکه از تاریخ  ۱۸/۱۲/۶۴ به خدمت نظام وظیفه به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت سپاه درآمد و بعد از طی دوره آموزشی در پادگان الغدیر اصفهان به جبهه های جنوب اعزام شد و در این زمان به عنوان خدمه کاتیوشا انجام وظیفه می نمود. در این مدت در کلیه عملیاتهای انجام شده مانند عملیاتهای کربلای ۴-۵-۸ و سایر عملیاتها شرکت فعال داشت.

بدینوسیله با مشاهده شهامتها و رشادتهای بی دریغ از برادر غلامعلی وی را به عنوان فرمانده قبضه کاتیوشا انتخاب نمودند و وی همچنان به انجام مسئولیت الهی خودش ادامه می داد و بعد از مدتی انجام مسئولیت در جنوب، ایشان را به منطقه کردستان در غرب انتقال دادند و در همین جا بود که در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۶ در منطقه مریوان در اثر اصابت ترکش توپ بعثیان عراق به شهادت رسید.

آری: گوهر پاک بیاید که شود قابل فیض            ورنه سنگ و گلی لؤلؤ مرجان نشود

روحش شاد و یادش گرامی باد

بسیجی شهید عبدالحسین غلامعلی قلعه عبدالشاهی فرزند محمد متولد ۱۳۴۶ شهادت ۱۳۶۶/۳/۵ پدافندی جبهه هزار قله مریوان

گلزار اسحاق ابراهیم


وصیتنامه: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»؛ (برخی از مؤمنان بزرگ‌مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند. بعضی بر آن عهد ایستادگی کردند تا در راه خدا شهید شدند و بعضی به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و عهد خود را هیچ تغییر ندادند.)

آفتاب عمر چه زود غروب می کند، آن گاه که خدا خواهد که انسانی دنیا را وداع گوید. اما چه زیباست که این تقدیر به لطافت قلب مهربان مادری باشد که فرزند دلبندش را در آغوش گیرد و این کار میسر نباشد مگر با شهادت در راه خدا، مکتب و وطن. و اینک که با یاد خدا به جبهه رفتن توفیق پیدا کردم، خدای من شاهد است که نه برای گرفتن انتقام و نه برای اینکه وقتی شهید شدم به بهشت بروم، تنها هدفم از این کار احیای دینم و پیغمبرم و تداوم انقلابم می باشد. برای رسیدن به این هدف، پای را در چکمه می کنم و خدا را به یاری می طلبم، زیرا هدفم خدا، مکتبم اسلام و مرادم روح الله است. هر قدمی که بردارم و گلوله ای که به طرف دشمن شلیک کنم و قلب سیاهش را هدف سازم، خدا را به یاد آورم و هر گلوله ای که به تنم بخورد با یاد خدا دردش را که شیرین‌تر از شکر است تحمل کنم. به خدا اگر قبل از کشته شدنم می دانستم که در هنگام کشتنم هزار تکه‌ام خواهند کرد و هر تکه‌ام را در آتش خواهند سوزاند و بعد خاکستر مرا به باد خواهند داد و بعد از من خانواده‌ام را به اسارت خواهند برد، باز هم از صراط مستقیمی که خدایم به آن هدایتم فرموده، برنگشته و در زمره کافران درنمی آیم.

و اکنون به شما برادران عزیز توصیه می کنم این رهبر کبیر انقلاب اسلامی و امید و نور چشم مستضعفان جهان، امام خمینی را تنها نگذارید و وحدت خود را حفظ کنید و با هم برادر باشید. خداحافظ. عبدالحسین غلامعلی قلعه عبدالشاهی ***


غلامعلی قلعه عبدالشاهی (مقدسی فر)- عبدالحسین

فرزند محمّد

متولد ۱۳۴۶

شهادت۵/۳/۶۶

پدافندی جبهه هزارقله مریوان نوار مرزی استان کردستان

مدفن گلزار اسحاق ابراهیم

شهرک انقلاب تابعه شهرستان دزفول

پاسدار وظیفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

توپخانه ۱۵ خرداد گردان کاتیوشا

پسر خاله شهیدحسن جمشیدنژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."








طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات