سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهیدمومنی-داود
شهید داود مومنی
نام پدر: حسن
تاریخ تولد: 20-5-1346 شمسی
محل تولد: سمنان - گرمسار
تاریخ شهادت : 29-1-1367 شمسی
محل شهادت : فاو  
 نام گلزار:کندقلیخان 
شهر:سمنان - گرمسار
داوود مؤمنی در بیستم مرداد هزار و سیصد و چهل و دو در روستای کندقلی‌خان از توابع شهرستان گرمسار به دنیا آمد.
پدرش حسن، کشاورزی می‌کرد. او از زمان کودکی در کشاورزی و کارهای خانه کمک می‌کرد. او فرزند پنجم خانواده بود و چهار برادر دارد.
تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی در روستای حسین‌آباد و کهن‌آباد گذراند. پس از آن ترک تحصیل نمود تا به پدرش کمک کند.
به سن سربازی رسید. چهل و پنج روز آموزش عمومی دید. پس از آن از طرف سپاه گرمسار به جبهه اعزام شد. دو سال سربازی‌اش را در جبهه سپری کرد. پس از سربازی باز هم در جبهه حضور داشت.
در بیست و نهم فروردین هزار و سیصد و شصت و هفت در منطقه فاو در عملیات والفجر هشت در اثر برخورد تیر مستقیم دشمن بعثی به سرش شهید شد.
پیکر مطهرش دوازده سال مفقود بود. بعد از سیزده سال در سال هزار و سیصد و هشتاد استخوانهای پاکش پیدا شد و پس از تشییع در گلزار شهدای روستای کندقلی خان به خاک سپرده شد.


رواینی دیگر:

هنوز سه ماه از تولد داود نگذشته بود که مادرش دچار بیماری سختی شد و به بیمارستان منتقل شد، مدت بیست‌روز داود بدون مادر زندگی کرد و بیمار شد به صورتی که نزدیک بود فوت کند. پس از بهبودی مادر و تغذیه از شیر مادر، حالش بهتر شد و این لطف خداوند بود که این کودک بزرگ شود و با خون خود از اسلام دفاع کند.

شغل خانواده‌اش دامداری بود و در زمان ییلاق در چادر زندگی می‌کردند. دوران دبستان را در محل خودشان روستای داورآباد (از توابع شهرستان گرمسار) و دوران راهنمایی را به صورت شبانه در گرمسار خواند. باتوجه به وضعیت نامناسب معیشتی خانواده، روزها مشغول کار بود و در امور خانه از جمله جمع‌آوری هیزم برای گرم کردن خانه و پخت‌و‌پز کمک حال مادرش بود. قبل از خدمت سربازی به همراه برادرش در قسمت برق‌رسانی روستایی در جهادسازندگی خدمت نمود. باتوجه به این‌که داود خودش یک روستایی‌زاده بود درد مردم را احساس می‌کرد و علاقه‌ی خاصی به برق‌رسانی به روستاییان داشت و زحمات زیادی در این راه متحمل شد.


در زمان جنگ از طریق جهادسازندگی به شهرها و روستاهای خوزستان اعزام شد و خدمات شایسته‌ای از خود برجای گذاشت.

برای انجام خدمت سربازی به لشکر8 نجف‌اشرف معرفی گردید و از آن‌جا به توپخانه اعزام شد. پس از گذراندن دوره تخصصی به‌عنوان خدمه‌ی توپ 122م.م خدمت نمود. در عملیات کربلای5 از ناحیه پا مجروح شد. او را به بیمارستان شهید بقایی اعزام کردند و سپس به مدت سه ماه در منزل تحت درمان بود، علی‌رغم این که هنوز بهبودی کامل نیافته بود و به کمک عصا راه می‌رفت خود را به هم‌رزمانش در خط پدافندی فاو رساند. بنابر اظهار هم خدمتی‌هایش داود به کارهای هنری، اجتماعی و ورزش و نماز اول وقت اهمیت خاصی می‌داد. در آخرین مرخصی‌اش یک عکس یادگاری گرفت و از مادرش خواست که از آن نگه‌داری کند. مادرش بیان می‌کند: " در آخرین مرخصی هنگامی که می‌خواست به جبهه برود هرچند ثانیه برمی‌گشت و نگاه می‌کرد، خودش هم گفته بود ممکن است من بروم و دیگر برنگردم، می‌دانست شهید می‌شود."

قبل از شهادتش برای یکی از دوستانش تعریف کرده بود: " من در خواب دیده‌ام شهید می‌شوم." و سفارش می‌کند به مادرش چیزی نگوید.

زمانی که عراق جهت باز پس‌گیری فاو، تک سنگینی را آغاز کرد، تعدادی از نیروهای ایرانی از جمله داود پس از این‌که مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند در اسکله‌ی کنار اروندرود قصد سوار شدن به قایق را داشتند که بر اثر اصابت گلوله دشمن به شهادت می‌رسد.

پس از دوازده سال انتظار، مقداری از استخوان‌های او به همراه پلاک به دست خانواده‌اش می‌رسد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."








طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات