سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید مهدوی-محمد رضا

شهید محمد رضا مهدوی 

نام پدر : عباس 

  عضویت : وظیفه

  تاریخ تولد :1345/9/9 شمسی

محل تولد: تهران

محل خدمت : دیده بانی

  سن : 22      

  تاریخ شهادت : 1367/3/4شمسی

   محل شهادت : شلمچه

تاریخ رجعت پیکر:  12-9-1381شمسی

 گلزارشهدا: بهشت زهرا (س) 

قطعه 50 ردیف 52 شماره23

تهران


 

از راست به چپ : سیدداود آیتی . حجت ایروانی . عزت الله رزجی . شهید محمدرضا مهدوی . ناشناس . برادر موسایی 
 









































پیکر مطهر محمد رضا مهدوی که دیگه فقط چند تکه استخون بیشتر نبود با تلاش بچه های تفحص بعد از 15 سال به آغوش خانوادش برگشت. آری این شهید برای اینکه حتی یه وجب از خاکمون دست دشمن نیفته چه مردونه پای غیرت و اعتقادش ایستاد و از جونش مایه گذاشت. روحش شاد و راهش پر رهرو.
 
راوی: میثم نجفی
 
شهید محمد رضا مهدوی یادتونه  / اون بسیجی جسور دیده بان توپخونه
روزای آخر جنگ تو محور شلمچه  / یه کاری کرد کارستون رو معبر شلمچه
با دوربینش نگاه کرد انگار خبرایی بود /  گرد و غبار و آتیش بازم کربلایی بود
دشمن بی مروت با تانکای فراوون/  زد به دل شلمچه بچه ها موندن حیرون!
با چند تا آرپی جی و کلاش و دست خالی / واستادن تا پای جون با اعتقادی عالی
وقتی که دشمن اومد خط اول و شکست  / محمدرضای ما غصه تو قلبش نشست
از اول صبح یه ریزآتیش ریخته رو دشمن / همش گـولّه گرفته تو امتداد لجمن
شاهد، شاهد، کربلا، این مختصات منه/ آتیش بریز بی امون اینجا پر دشمنه
مارمیت اذرمیت اینجا عروسی داریم /نقل بریزید رو سرم تاج خروسی داریم
پشت بیسیم صدا کرد بابچه ها وداع کرد /گرای خودشو داد چه مردونه دفاع کرد
به گزارش شفاف: روزهای آخر جنگه و نیروهای بعثی آخرین زورشون رو گذاشتن تا شاید بتونن ابتکار عمل رو بدست بگیرن برای همین همزمان از چند جبهه اقدام به تک می کنه. دیدبانی که در محور شلمچه مستقره از صبح یه ریز درخواست آتیش کرده و الانم دیگه نایی براش نمونده. پشت بیسیم با صدایی خسته امّا عجول مختصاتی رو به مرکز تطبیق آتش می ده و میگه: هر چی می تونید با تمام عناصر روی این مختصات آتیش بریزید. فقط  زود باشید که وقت زیادی نداریم. حلالم کنید. لحظاتی بعد تطبیق آتش خطاب به دیدبان می گه:  کربلا ، کربلا، شاهد، محمد رضا! این که جای خودته! محمدرضا!؟ محمدرضا!؟

۲۷۹بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات