سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید جعفر کوشکی فرمانده تو پخانه لشگر 57 ابوالفضل علیه السلام
زندگینامه شهید جعفر کوشکی :
شهید حاج جعفر کوشکی در سال 1342 در میان خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود دوران ابتدائی و راهنمای و چند سال هم از دوران تحصیلی دبیرستان را گذارند در هنگام تحصیل همراه پدر و دیگر اعضای خانواده در امر کشاورزی شرکت کرده و همواره با تحصیل علم همدوش دیگر اعضای خانواده اش به کار مشغول می شد در اوایل انقلاب همراه دیگر برادران شروع به فعالیتهای سیاسی و مذهبی علیه رژیم دیکتاتوری و پیشاپیش دیگر برادران در راهپیمای و تظاهراتها علیه رژیم شرکت می کرد در هنگام پیروزی انقلاب شبها تا صبح به نگهبان و پاسدار از دستاوردهای انقلاب می پرداخت پس از تشکیل پایگاه مقاومت حضوری فعالانه داشت و عضو پایگاه مقاومت شهید رجائی معمولاً شدئ زحمات زیادی در رابطه با مبارزه با منافقین قاچاقچیان خوانین و ضد انقلابیون متحمل شد بارها هوای سرد زمستان که مردم در خانه هایشان استراحت می کردند تا صبح به گشت زنی در منطقه و نگهبانی از جان و مال و ناموس مردم می پرداخت در حقیقت زبان قاصر است از اینکمه بتواند زحمات این فرزند انقلاب را بیان کند و قلم توانائی نگارش آن همه تلاش وایثار ومقاومت و جانیازی این یاور امام و دلسوز انقلاب و یار مستصعفین را ندارد و به قول امام فقط خدا می تواند از اینها تشکر کند و خدا قدرر اینها را می داند پس از اینکه رژیم بعثی عراق به نمایندگی از طرف تمامی دشمنان اسلام و ابر قدرتها به سرزمین اسلامی ایران حمله کمرد حاج جعفر همچون عاشقی وارسطه و قهرمانی بزرگ طاقت و بهنیت دفاع از اسلام در سال 1361 وارد سپاه شد وی سپاه را مایه افتخار اسلامو مسلمینمی دانست و با خلوص نیت و تلاش و ایثار گری که از خد نشان می داد خود مایه افتخار سپاه پاسداران سپاه شد فرجا که بود مایه دل گرمی رزمندگان و دیگر پاسداران همرزم خود بود و هر جا که قدم می گذاشت خواب راحت از چشم کنا ربعثی می ربود در طول چندین سال جنگ حاج جعفر با آن همه سختی و مشقت هنوز قامت رشیدش سر فرازی و استواری قلبهای بلند کردستان و قلبش بر فراخی دشتها گلگون خوزستان بود ولی گمنام در در میان مدافعانی راستین اسلام زندگی می کردند هیچ گونه چشم داشتی و هیچگونه انتظار تشکر از کسی او تنها آرزویش زیارت کربلا بود اولین سختی کربلا و آخرین شخص هم کربلا بود در نوشته هایش نام کربلا بود و در خاطر ه هایش یاد کربلا بود بی شک کربلا هم انتظار بود در انتظار گامهای استوار فرزند امام فرزند اسلام و انقلاب و حق است اگر بگویم اکنون روح بلندش در جوار کربلاست گوارای و جودش باد که چه جلی پر صفا و محبتی است در کنار مراد دل و مولای قریش و چه سعادت بزرگی زحمات حاج جعفر در رابطه با انقلاب با انقلاب و جنگ بی شمار راستت و از حوصله قلم بیرون وهمین که بگویم با شهادت اواسلام یاوری دلسوز و امام فرزندی عزیز سپاه اسلام فرمانده دلیر و رزمندگان پشتیبانی مقتدر و برادری غمخوار و خانواده اش عارف ارز دست دادند خدمات ارزنده او در زیبداد و حاج عمران و در بندی خان و سلیمانیه در چزابه رقابیه در کوشک و خرمشهر در فاوو شملچه از یاد نخواهد رفت با زحمات شبانه روزی خود و دیگر یارانش تو پخانه لشگر 57 ابوالفضل را پا یه ریزی و راه اندازی کرد وی این راه را قدم بزرگی در راه بدست آوردن پیروزی رزمندگان دانست او بهترین لحظات عمر خود را صرف خدمت به اسلام عزیز کرد و همچون مولایش حسین بن علی با کو فیان پست جنگید و بالاخره در تاریخ 65/111/25 در عملیات کربلای 5 در شلمچه در حقیقت در کربلای ایران چون حسین بدست کوفیان به شهادت رسید و عاشقانه دعوت حق را لبیک گفت : آری حاج جعفر از میان ما رفت ولی یادش تا عبد در قلبهای ما زنده است او همچون حسین زینبی دارد که یادگار اوست پیام رسان خون او در رسواگرا یزید زمان اوست اگر شهادت او ضدربه ای بود بر اسلام ولی نام و یادش مایه افتخاری شد برای مسلمین و رهروان راه او و او با خویش اسلام و درخت اسلام را آبیاری کرده با رفتن او جایش در میان لشگری عظیم خالی ماند و سالهل زحمت می خواهد تا دگر بار همچون او فردی رشید و دلاور و دلسوز تربیت شد و گمنام بود و مظلومانه همچون سالارش حسین (ع) مردم او را نشاختند و ما هم او را نمی شناختیم قله های سر به فلک کشیده کردستان او را می شناسند دشتهای گرم و فراخ گوی هنوز منتظر قدمهای او هستند آری رقبیه او را می شناسد چزابه و زیبداد او را خوب می شناسند شلمچه وام الرساس او را می شناسند هنوز جای پای او بر روی خاک مقدس وخون رنگ غرب ،جنوب کشور معلوم است و به راستی که از همه بالاتر مکه و مدینه صفا و مروه منا و عرفات او را بیاد دارند هنوز صدای لبیک الهم لبیک او در گوش صفاعرفات کور نشده و به درستی اینها در پیشگاه خدا برای او گواهی خواهد دا با عمل خود به دیگران آموخت که چگونه باید از اسلام دفاع کنند و الگوی شد برای همه پاسداران حقیقی اسلام و انقلاب و مایه افتخار پاسداران اسلام وگردید آری خداوند با داشتن چنین بندگانی بر فرشتگان مباهات می کند انان را به در گاه خود فرا می خواند چرا که بهترین جا برای این عزیزان لقای پروردگار است

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

با دورود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، این کوه استوار و قلب تپنده مستضعفین جهان، امام خمینی و با سلام بر تمامی مستضعفین و پیروان راستین اسلام. به امید هر چه نزدیکتر شدن ظهور حضرت مهدی(عج)، این درهم شکننده پایه‌های نفاق و استکبار در سراسر جهان و با سلام بر امت رزمنده و قهرمان ایران .

سلام بر حسین (ع) که در انتخاب راه، ما را یاری کرد و سلام بر تو ای بنده واقعی خدا که ما را زنده کردی و درس چگونه مردن به ما آموختی. و با سلام بر امت حزب‌الله که ادامه دهنده راه امام حسین (ع) هستند. می‌خواستم چند کلمه‌ای نه به عنوان وصیت بلکه به عنوان پیام بنویسم چون که شهدا زنده‌اند. برای اینکه آنچه را که از حسین (ع) آموخته‌ام و آنچه که آرزوی نهائیم بود امکان دارد به آن برسم.

شاید خداوند چند روز دیگر به راز و نیازم جواب مثبت دهد. همیشه این دعا را تکرار می‌کنم که «اللهم ارزقنی توفیق شهاده فی سبیلک» و از خداوند می‌خواهم دعایم را مستجاب کند، از تمام برادران و خواهران می خواهم برایم دعا کنند تا خداوند از گناهانم بگذرد.

از برادران پاسدارم استدعا دارم که در دعاهای نماز شبشان از خداوند برایم طلب آمرزش کنند،از اسلام به خوبی حفاظت و به آنچه امام می‌گوید عمل کنند. از مسئولین اطاعت کنند و هر کاری را برای رضای خدا انجام دهند. از خانواده‌ام می‌خواهم بعد از شهادتم ناراحت نشوند و مرا ببخشند. اما پدر و مادرعزیزم از شما می‌خواهم برایم گریه نکنید و ناراحت نشوید و بعد از من صبور و بردبار باشید و آنچه از یک پدر و مادر پاسدار انتظار می‌رود، باشید.

بر روی قبرم ناکام ننویسید که این راه را خود آمده‌ام و به آنچه آرزو داشته‌ام رسیده‌ام. اگر جنازه‌ام به دست شما رسید نزدیک قبر «شهید ایمانی» با لباس فرم سپاهی (کفن مومنین خدا) به خاک بسپارید و در گوشه قبرم دو پرچم سرخ و سبز که کلمه «لااله الا الله» و «الله اکبر» بر روی آنها نقش بسته باشد بکوبید چونکه هدفم اعتلای جمله «لااله الا الله »بوده است و اگر جنازه‌ام به دست شما نرسید ناراحت نباشید و از خداوند برایم طلب آمرزش کنید.

ای امت حزب‌الله از شما می‌خواهم که از امام پیروی کنید و همیشه در خط ولایت فقیه حرکت کنید و از قرآن و ائمه اطهار(ع) فاصله نگیرید که سعادت در همین است.

امام را تنها نگذارید و همیشه همراه امام در صحنه باشید. اخلاق اسلامی را رعایت کنید و تا می‌توانید کتاب‌های اخلاقی آیت‌الله مشکینی و شهید محراب آیت‌الله دستغیب را مطالعه کنید و به آنها عمل کنید. سعی کنید بعد از نماز، دعای مکارم اخلاقی را حداقل روزی یک بار بخوانید و روح خود را با اخلاق کریمه آرایش دهید. برای پیروزی نهایی رزمندگان اسلام دعا کنید که رزمندگان اسلام بیش از هر چیز به دعا احتیاج دارند . خدایا تو می‌دانی که برای همین عازم جبهه جنگ ایمان و کفر، اسلام و شرک و باطل شده‌ام. عازم شدم تا شاید بتوانم قدمی در راه تو بگذارم و پاک شوم. شاید از روی لطف و کرمت مرا از بندگان خود قرار دهی..

جعفر کوشکی روز 25 بهمن 65 و در «عملیات کربلای5 » در شلمچه به شهادت رسید.










نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."



طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات