سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید سید یوسف کابلی  فرمانده تیپ ذوالفقار  لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم


پاسدارشهید،مهندس یوسف کابلی  فرمانده تیپ ذوالفقار  لشکر 27 محمد رسول الله (ص)











درباره شهید مهندس سید یوسف کابلی

فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی


سید یوسف که فردی خود ساخته و هوشمند بود با مطالعات وسیع، نسبت به معارف و مسائل دینی ، آشنائی مطلوب می یابد و پس از آن توجه خود را معطوف هدایت و آموزش همسالان ، دوستان و همکلاسهایش مینماید و از این طریق ، از خود چهره ای مقبول و جذاب برای آنان پدید می آورد.
سید یوسف ، پس از دریافت مدرک دیپلم در کنکور شرکت کرده و در چهار رشته با امتیاز بالا پذیرفته میشود. او رشته مهندسی مکانیک را بر می گزیند و در دانشگاه علم و صنعت به تحصیلات عالی در این رشته میپردازد .
 از آنجا که پدر یوسف ، فردی فرهیخته و فرهنگی بود و در مبارزات سیاسی دستی داشت و با امثال ((شهید هاشمی نژاد)) ارتباط تشکیلاتی داشت ، یوسف نیز خیلی زود با مسائل سیاسی آشنا میگردد .
 از بدو ورود به دانشگاه مسائل اجتماعی ، سیاسی و مذهبی ، در افکار و اعمال وی پر رنگتر میشود و رفته رفته موضعی روشن و شفاف از خود بروز میدهد . وی رفته رفته فعالیتهایش را در سطح دانشگاه وسعت می بخشد و همراه دوستان دانشگاهیش اقدامهای اساسی در جهت روشنگری دانشجویان انجام میدهد . از سوی دیگر ، از بعد سیاسی و مذهبی ، با کسانیکه اهل سازش و غربزده بودند به مختلفت میپردازد .
با اوج گیری انقلاب اسلامی ، سید یوسف با شور و اشتیاق و امید فراوان به فعالیتهایش ابعاد دیگری می بخشد و با روشهای مختلف ، به مخالفت و مبارزه بارژیم شاه می پردازد . وی با دوستان صمیمی خود برای پخش اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام خمینی (ره ) به شهرهای بابل، بابلسر ، آمل ، نوشهر ، چالوس ، شهسوار و لاهیجان سفر میکند . وی در مقابله با رژیم به تهیه کوکتل مولوتوف با دیگر دوستانش مبادرت می ورزد .
 با این حال ، از کمک به مردم محروم غفلت نمی ورزد . پدرش میگوید : (( روزی به من گفت پدر ! مقداری آرد و نفت تهیه کن و من فراهم آوردم . همه آنها را در میان خانواده های محروم تقسیم کرد )) وی همچنین میگوید : مدتی میدیدم که یوسف دیر به منزل می آید ، نگران بودم ، به برادرش گفتم برود و ببیند یوسف چه کار میکند . پس از مراقبت ، متوجه میشود که او میرود در جنوب شهرتهران کار میکند و دسترنجش را به یک خانواده فقیر میدهد .

فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی 
سید یوسف ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در می آید و مدتی در مساجد ، به اموزش نظامی نیروهای مردمی میپردازد . با شروع غائله کردستان و تحرکات ضد انقلاب در آنجا همراه شهیدان ناهیدی و نورانی به مریوان اعزام میشود و به عنوان فرمانده گردان ، به مقابله با گروهکها بر می خیزد وی به اتفاق چند تن از همرزمانش ، فعالیتهای فنی و تخصصی خود را آغاز میکند که برای نخستین تجربه ، سلاحهای سنگینی را در سپاه بنیان میگذارد و توپخانه های از کار افتاده را راه می اندازد . پس از مدتی ، واحدهای ضد زره (شکار تانک ) سپاه را تشکیل میدهد .
سید یوسف ، در عملیات آزاد سازی مناطق استراتژیک ((مریوان )) حضوری پر شور می یابد . در عملیات آزادسازی مناطق (( دزلی )) به عنوان معاونت عملیاتی سپاه دزلی وارد عمل میشود و در عملیات آزاد سازی مناطق حساس ((اورامانات)) شرکت میجوید و از ناحیه پای راست و نخاع مجروح میشود که منجر به فلج زانوی راست وی میگردد . وی در دوران نقاهت، با دختری متقی و از خانواده روحانی ازدواج میکند 

فعالیتهای شهید در دوران دفاع مقدس 
کابلی ، ما جود مجروح و معلول بودن ، دل به جبهه می سپارد و حتی ازدواج و تشکیل خانواده نیز نمی تواند در اراده آهنین او برای حضور در جبهه خللی وارد کند . با چهره ای مصمم ، بار دیگر پای در جبهه میگذارد . در عملیات ((فتح المبین)) ، شرکت فعالانه می جوید و توپخانه 122 میلیمتری سپاه را راه می اندازد . در عملیات بیت المقدس ، فرماندهی توپخانه 122 میلیمتری را به عهده میگیرد . وی در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) به عنوان چهره ای ممتاز خوش می درخشد . 
سید ، در عملیات (( مسلم بن عقیل )) در مسئولیت توپخانه قرارگاه نجف انجام وظیفه میکند . وی با دوست و همرزم دیرین خود (( علیرضا ناهیدی )) ، تیپ پیاده ـ مکانیزم ذوالفقار را سازماندهی میکند . در عملیات والفجر مقدماتی ، به عنوان مسئول طرح و برنامه تیپ ذوالفقار وارد عمل میشود . در عملیات والفجر یک مسئولیت تیپ دو سلیمان از لشگر 27 را بر عهده میگیرد و بالیاقت تمام از عهده آن بر می آید . در این عملیات در محاصره تک تیر اندازهای دشمن قرار گرفته ، دوباره از ناحیه زانوی پای راست آسیب می بیند .
کابلی در عملیات والفجر سه به عنوان معاون تیپ پیاده ـ مکانیزه ذوالفقار منصوب میشود و در عملیات والفجر چهار ، خیبر و بدر به عنوان فرمانده تیپ ذوالفقار وارد عمل میگردد و حماسه می آفریند . 
پس از عملیات بدر ، پایان نامه اش را به دانشگاه ارائه مینماید و مدرک مهندسی مکانیک را دریافت کرده به جبهه باز میگردد . پس از بازگشت به جبهه در عملیات کربلای چهار و کربلای پنج شرکت میکند .

چگونگی شهادت 
شهید سید یوسف کابلی پس از سالها مبازره و تلاشی خستگی ناپذیر ، سرانجام در عملیات کربلای پنچ شهد شهادت نوشید . شهید کابلی در روز 18 بهمن ماه 1365 ، پس از ادای نماز صبح به خط رفت تا وصال سرخ یابد و یافت و در منطقه ای بین شهرک شلمچه و دوعیجی به فیض شهادت نایل آمد . او همسفر کربلا بود و میهمان امام حسین (ع) . سعی او در زیارت مولایش ، مشکور افتاد و اجرش مقبول . و در طلوع فجری صادق و در انفجار نور به معراج دل رسید .

به نقل از : پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت «نوید شاهد»








متن وصیت نامه ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می خوانید:

«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالاَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقِینَ

این سطر جاده ها که به صحرا نوشته اند

یاران رفته از قلم پا نوشته اند

لوح مزار ها همه سر بسته نامه هاست

کز آخرت به مردم دنیا نوشته اند

الهم فاطر السموات و الارض عالم الغیب و الشهادهء، اللهم انی اعهد الیک فی هذه الحیوهء الدنیا بانی اشهد ان لا اله الا انت، وحدک لاشریک لک و ان محمداً عبدک و رسولک، انک ان تکلنی الی نفسی، تقربنی من الشر و تباعدنی من الخیر،و انی لا اثق الا برحمتک، فاجعل لی عندک عهداً توفیقه یوم القیمه انک لا تخلف المیعاد.

بعد از شهادت به یگانگی خدا و اینکه محمد (ص) بنده و رسول خداست و شیعه اثنی عشری (12 امامی) که همگی و صدیقه طاهره حضرت زهرا (س) همگی بر حق می باشند.

اینجانب سید یوسف کابلی فرزند سید اشرف به شماره شناسنامه 3061 صادره از تهران ساکن خیابان خانی آباد نو، کوچه شهید کلاهدوز (شهرک بستان پلاک 124) پدرم آقای سید اشرف کابلی را وصی خود قرار دادم (در صورت رضایت ایشان) که با نظارت آقای غلامعلی افضلی فر (در صورت رضایت ایشان) به وصیت های اینجانب به شرح زیر عمل نمایند (ان شاء الله)

  • محل دفن: بهشت زهرا
  • نماز وحشت: در صورت امکان بلی
  • نماز استیجاری: 13 ماه
  • روزه استیجاری: 100 روز/ کفارات روزه 650 تومان + 100 تومان= 750 تومان
  • رد مظالم: احتیاطاً 500 تومان و در صورت امکان 1000 تومان به فقرا داده شود.
  • خمس و زکات و حج: ندارم و اگر باشد همسرم دقیقاً در جریان می باشد و تا به حال پرداخت شده است.
  • دیون و بدهکاری من از این قرار است:

    مبلغ 80000 تومان مهریه همسرم خانم خدیجه افضلی خود در جریان است.

    مطالبات من بدین شرح است:

    دستگاه خانه به آدرس خانی آباد نو، شهرک بستان، پلاک 124. دوستانم برادر ممقانی و جعفر جهرونی در جریان هستkn و فعلاً 25000 تومان از آنرا به برادر ممقانی پرداخت کرده ام و به علاوه حقوق فعلی ام در سپاه که همه را واگذار می کنم به همسر و فرزندانم جهت اداره اموراتشان و قیمومت اطفال خود را با لحاظ غبطه صغار واگذار می کنم به همسرم. خانم خدیجه افضلی و

    فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه»





    شهید سید یوسف کابلی به روایتی دیگر:


    سید یوسف کابلی آبان 1335 در شهر چالوس و در خانوادهای متعهد به اسلام، چشم به دنیا گشود. از کودکی با قرآن و اهلبیت(ع) انس گرفت. به همت مادرش قرآن حفظ میکرد و قبل از این که به مدرسه  برود، تعداد زیادی از سوره های کوچک قرآن را حفظ بود.

    ابتدایی را در مدرسه شاپور و دبیرستان را در دبیرستان شریعت شهر چالوس گذراند. بسیار با استعداد و باهوش بود، تا آخر تحصیل نمرهی کمتر از 18 نداشت و همیشه شاگرد ممتاز کلاس بود.

    ** در دوران تحصیل نادرستی قضیههای ریاضی کتاب درسی را اثبات میکرد

    با معلمها و دوستانش بحثهای جنجالی علمی راه میانداخت. خیلی وقتها نادرستی قضیههای ریاضی کتاب درسی را اثبات میکرد و شگفتی دبیرهایش را برمیانگیخت.

    بیشتر اوقات در خانه میماند و کتاب میخواند. به کتابهای علمی و مذهبی علاقه داشت. واقعه کربلا را بارها با علاقه میخواند و گریه میکرد. ورزش هم میکرد و در کاراته کمربند سیاه گرفته بود.

    سال 1355 در مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت قبول شد. دانشگاه، شکل جدیدی به شخصیتش داد. فعالیتهای اجتماعی – مذهبی را آنجا شروع کرد. روحیات مذهبی و هوشیاریش، او را به مبارزه و فعالیتهای سیاسی کشاند.

    در بحبوحه انقلاب به چالوس برگشت و به برپایی راهپیماییها، پخش اعلامیههای امام، مبارزه با ساواکیها، برگزاری جلسات سخنرانی، ساختن مواد منفجره و تصرف شهربانی پرداخت. دانشگاهها که باز شد به تهران برگشت.

    سید یوسف در دانشگاه و در کنار تحصیل به عنوان یک بسیجی با سپاه همکاری میکرد و در مساجد نیروهای مردمی اسلحه شناسی یاد میداد.

    خرداد 59 انقلاب فرهنگی موقتاً دانشگاهها را تعطیل کرد. سید یوسف برای اینکه مفیدتر و در خدمت انقلاب باشد. هفتم تیر 59 به عضویت رسمی سپاه درآمد.

    ** حضور 20 ماهه در کردستان

    پس از عضویت در سپاه به عنوان فرماندهی یک گردان از نیروهای سپاه به کردستان اعزام شد.

    سید یوسف و گردانش در چندین عملیات آزادسازی در مناطق مریوان شرکت کردند. عراقیها که جنگ را شروع کردند، به مقابله با ارتش متجاوز صدام پرداختند.

    او به مدت 20 ماه در جبههی کردستان ماند و تحت فرماندهی احمد متوسلیان عملیات نمود. زمستان سال 1360 ترکش به پای راست و کمرش اصابت کرد. ترکش به نخاعش آسیب رساند و پای راستش را فلج کرد.

    ** ازدواج با یک بانوی پاسدار/ ارادت سیدیوسف به شهید ناهیدی

    چند ماه در تهران بستری بود. همین روزها و با معرفی و وساطت دوستانش، با یکی از خانمهای عضو سپاه -سرکار خانم افضلی فر- آشنا شد و ازدواج کرد. حال زندگی با برکت این دو پاسدار فداکار، دو فرزند پسر به نامهای "سید حسین" و "سیدعلیرضا" بود. به جهت علاقه اش به شهید علیرضا ناهیدی و یک شهید دیدبان، نام دو فرزندش را هم نام آنها انتخاب کرد تا راهشان را ادامه دهند.

    اواخر زمستان 60 و پس از مداوای نسبی به جبهه برگشت و در عملیات فتح المبین و سپس در بیت المقدس شرکت کرد.

    علیرضا ناهیدی یک گردان توپخانهی غنیمتی عراقیها را به او سپرد تا برای عملیات بیت المقدس راه اندازیش کند. با این که پای راستش به شدت آزارش میداد، این ماموریت را انجام داد و در مدتی خیلی کوتاه توپهای 122م.م را آماده عملیات کرد.

    سید یوسف کابلی از جمله فرماندهان موفق و موثر در شکل گیری و سازماندهی توپخانه لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود. به همین خاطر باید او را یکی از بنیانگذاران توپخانه سپاه برشمرد.

    بعد از این که لشکر 27 از لبنان برگشت، در عملیاتهای مسلم ابن عقیل (ع) مسئولیت عملیات توپخانه قرارگاه نجف اشرف را عهده گرفت و در عملیات والفجر مقدماتی، معاون طرح و برنامه تیپ ذوالفقار بود و در والفجر یک، حاج همت او را به عنوان فرمانده تیپ سلمان لشکر 27 برگزید.

    در این عملیات، تک تیراندازهای عراقی سید یوسف را در محاصره انداختند و زانوی پای راستش که فلج بود دوباره به شدت مجروح شد.

    در والفجر 3 حاج همت او را به عنوان معاون تیپ پیاده مکانیزه ذوالفقار لشکر و در والفجر 4 و خیبر و بدر، پس از شهادت علیرضا ناهیدی، فرماندهی تیپ ذوالفقار لشکر برگزید.

    بعد از عملیات بدر دوباره برگشت دانشگاه و درسش را تمام کرد و مهندس مکانیک شد. موضوع پایان نامه اش طراحی و ساخت ماسوره خمپاره بود؛ یکی از نیازهای جبهه و جبهه که متاسفانه ناتمام ماند.

    بلافاصله پس از اتمام درس به جبهه برگشت و در عملیات کربلای 4 و کربلای 5 شرکت کرد. او مسئولیت راه اندازی یگان ذوالفقار تیپ تازه تاسیس 110 خاتم الانبیاء (ص) تهران را قبول کرده بود که شهید شد.

    ** آخرین نماز صبح

    یکی از همرزمانش روایت میکرد: عملیات کربلای 5 تازه شروع شده بود و کابلی به خط رفته بود که بچه های یگان ذوالفقار را سر و سامان بدهد. ازسر شب تا سحر با آن پای مجروح راه رفت و کار کرد. سپیده صبح را که دید در یکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد. نافله صبح را خواند و در حال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد.

    بعد از سالها جهاد در جبهه های کردستان و جنوب، سرانجام مهندس سید یوسف کابلی در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال 1365 به درجه رفیق شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت زهرای تهران است.

    ** غسل شهادت

    جانباز فیروز احمدی، فرمانده دیدبانان گردان بریر (ادوات) تیپ 10 حضرت سیدالشهدا (ع) و تیپ 110 خاتم (ص) در خصوص منش شهید کابلی میگوید: یوسف، رزمندگان را به کار وتلاش تشویق میکرد. در مواجهه با حق، متواضع و متین و در برخورد با باطل، قاطع بود. منش و اخلاق یوسف به گونهای بود که پس از گذشت سه ده از شهادتش یاد و خاطرهاش در میان رزمندگان زنده است.

    برادر شهید کابلی برایم روایت کرد: زمانی که یوسف دانشجو بود، پنجشنبه ها و جمعه ها برای کار به آجرپزی میرفت. او نذر کرده بود که با دهن روزه به افراد نیازمند کمک کند.

    احمدی ادامه داد: شهید کابلی داوطلبانه به عنوان مشاور وارد یگان تیپ 110 ادوات و گردان ذوالفقار شد. دیدبانی و ادوات را در روزهای شروع کار تیپ 110 خاتم الانبیاء با یوسف تمرین میکردیم. از طرف دیگر به دلیل تازه تاسیس بودن تیپ امکانات بسیار محدودی داشتیم به همین دلیل یوسف شبانه روز تلاش میکرد تا امکانات مورد نیاز رزمندگان را محیا کند. او چه از نظر کاری و چه از نظر اخلاقی یک الگو بود.

    وی با اشاره به آخرین دیدارش با شهید کابلی اظهار کرد: شب قبل از شروع عملیات کربلای 5 یوسف اصرار داشت تا غسل شهادت انجام دهد. امکانات بهداری به نسبت رزمندگان بهتر بود به همین جهت به همراه محبی و کابلی به بهداری به نزد دکتر سعید درخشان که آن زمان دانشجوپزشکی بود رفتیم تا درخواست کنیم یوسف در آنجا غسل شهادت انجام دهد.

    احمدی افزود: زمانی که عملیات شروع شد ما در سنگری تطبیق اتش را بر عهده داشتیم، کلیه درد شدیدی گرفتم. به همین جهت من به عقب برگشتم و یوسف در سنگر بود و ادامه کار را انجام می داد. چون موقع انتقال من به بیمارستان امولانس ما چپ کرد و مجروح شدم. چند روزی طول کشید تا به خط مقدم برگشتم، خبر شهادت یوسف را شنیدم.

     

    ** تنها بدقولی سید یوسف

    محمد حیدری آخرین دیدارش را با شهید اینگونه بیان کرد: صبح روز شهادت در محور شلمچه به من گفت "برادر حیدری چایی  و صبحانه را آماده کن من میرم بازدید خط و تا نیم ساعت دیگه برمیگردم." به اتفاق برادر جمشید محبی و یکی از دیدبانها رفتند اما ایشان به موقع برنگشتند. با توجه به اینکه ایشان در نظم و قول زبان زد همه بودند با خود گفتم حتما برایش اتفاقی افتاده است. برادر مرتضی اردستانی هم نگران و پیگیر حالشان شد تا اینکه غروب خبر رسید یوسف شهید و جمشید محبی نیز مجروح شده است.

    ** به همت یوسف طرح شهید ناهیدی به اتمام رسید

    سید محسن خوشدل از نیروهای ضدزره لشکر محمدرسول الله(ص) گفت: شهید کابلی را شخص مدیر، صابر و مدبر می شناسم. او فردی است که در عملیات فتح المبین، توپخانه 122 میلیمتری سپاه را راه میاندازد. او پس از عملیات بدر، پایان نامهاش را به دانشگاه ارائه داد و با دریافت مدرک مهندسی مکانیک مجددا راهی میدان نبرد شد. به همت یوسف طرح شهید ناهیدی به اتمام رسید.



    مسوولیت شهید

    تاریخ عملیات

    نام عملیات

     

    معاون تیپ پیاده مکانیزه ذوالفقار از لشگر 27 محمدرسول الله (ص)

     1362/05/07   والفجر3

    1

    مسئول تیپ ذوالفقار از لشگر 27 محمدرسول الله (ص)

     1362/07/27   والفجر4

    2

    مسئول تیپ ذوالفقار از لشگر 27 محمدرسول الله (ص)

     1362/12/03   خیبر

    3

    مسئول تیپ ذوالفقار از لشگر 27 محمدرسول الله (ص)

     1363/12/19   بدر

    4

    مسئول راه‌اندازی یگان نوپای ذوالفقار و تیپ 110 خاتم الانبیاء

     1365/10/03   کربلای4

    5

    مسئول راه‌اندازی یگان نوپای ذوالفقار و تیپ 110 خاتم الانبیاء

     1365/10/19   کربلای5

    6

    نظرات (۱)

    روحش شاد راهش پر رهروباد

    نثار روح با عظمت تمامی شهدا صلوات.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    سرداران آتش

    "گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







    طبقه بندی موضوعی
    آخرین مطالب
    آخرین نظرات