در تاریخ اول مهر ماه سال1343(ه.ش)در شهر معمولان روستای "بن عباس" دیده به جهان گشود و تحت تکفل و سرپرستی پدر مرحومش بنام درویش مراد ترکاشوند قرار گرفت،تا اینکه به سن 7 سالگی رسید و راهی مدرسه شد وسپس وارد سپاه وپس ازآن وارد جنگ شدند.
شهیدمحمدحسن ترکاشوندفرزند مرحوم درویش مراددرسال1338متولدشدودرسن 24سال درمنطقه شرهانی در سال62به درجه رفیع شهادت نائل شد.
خاورترکاشوند مادر شهدای ترکاشوندکه 95سال سن دارد باتوجه به کهولت سنی که داردبصورت پراکنده در مورد فرزندان شهید خود باخبرنگار ما صحبت می کندومی گوید:شهیدایرج ترکاشوند پس از سپری شدن دوران تحصیلات ابتدایی در همان روستا برای تحصیلات راهنمایی راهی شهر معمولان گردید و در همین مکان دوران راهنمایی را به اتمام رساند.
وی افزود: تا اینکه نهضت امام خمینی(ره) شروع و آثار و نشانه انقلاب و شور و هیجان انقلابی که در وجود ایشان متبلور بود وهمین عشق و علاقه نسبت به حضرت امام خمینی(ره) در بدو پیروزی انقلاب در درون ایشان شعله ور گردید،و بعد از انقلاب ضمن اینکه همه ی وجود خود را متوجه امام و انقلاب نموده بود تا سال دوم دبیرستان تحصیلات متوسطه را به انجام رساند،اما همین که در شهریور سال 59 و شروع جنگ تحمیلی بر خود لازم دید که جهت حفظ حراست از میهن اسلامی و لبیک گفتن به ندای امام خمینی خود را به لباس مقدس پاسداری ملبس نمود و در رده پاسداران قرار گرفت.
مادر شهدای ترکاشوندتصریح کرد: پس از ورود به سپاه و وارد شدن در صحنه ی جنگ تمام توجهش معطوف به جبهه و جنگ شد تا به پیشنهاد پدر و بستگانش در سال 61 مبادرت به ازدواج نمود و سنت حضرت رسول اکرم(ص) را به جا آورد و آن فرد با دوستان،بستگان،فامیل و آشنایان و اهل محل آنچنان برخورد خوب و صمیمی داشت که در قلب همه ی مردم شهر جا داشت و یک فرد دوست داشتنی بود.
خانم ترکاشونداظهارداشت:از لحاظ خوی وخصلت و گذشت و جوان مردی و تلاش و فعالیت،طاقت و توانمندی در کارهای سخت و شرایط زبان زد خاص و عام بود در سال 62 برادر برومندش به نام محمد حسن ترکاشوند در منطقه جنوب کشور در رقابیه به درجه رفیع شهادت نائل آمد ایشان در آن زمان مشغول جنگ با منافقین در جبهه کردستان بود که خبر شهادت برادر را به وی دادند وی در مراسم سوم و هفتم برادر شرکت کردند و دوباره رهسپار جبهه شدند.
وی افزود:وی همواره به و دلیل هوش جسارت و روحیه ی بالایش از طرف فرمانده لشکر مورد تشویق و ترغیب قرار می گرفت و فرمانده لشکر خیلی به وی ارادت می ورزید و نیرو های تحت امرش هم خیلی به ایشان وفادار بودند تا اینکه کاسه عمرش لبریز گردید و بعد از اینکه خدمات شایان توجهی به اسلام و انقلاب کرد و در این راه هیچگاه مورد مضایعه ومصامعه ننمودند و سرانجام در روز 6 تیر ماه سال 1366(ه.ش)در حین انجام ماموریت در جاده خرم آباد-بانه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و لقاءالله پیوستند.وصیتنامه شهید «ایرج ترکاشوند»
بسم الله الرحمن الرحیم
انا فتحنا لک فتحا مبینا (قرآن کریم)
ما چه بُکشیم و چه کشته شویم پیروزیم (امام خمینی)
وصیتنامه خودم ایرج ترکاشوند را شروع مینمایم. بنده وصیتی ندارم جز این که چند جمله به عنوان یک بسیجی امام و یک سرباز کوچک امام زمان (عج) با شما صحبت نمایم. برادران و خواهران عزیزم من خود با آگاهی کامل و بینشی اسلامی و ایمانی آهنین، راه امام حسین (ع) را انتخاب نمودم و تنها امید و آرزویم این است که خداوند رحمان یک کمکی به بنده بکند و مرا جزء شهدای خودش قرار دهد و اگر بنده به آرزوی دیرینه خود رسیدم شما افتخار کنید که فرزندی داشتید و به یاری الله و به برکت جمهوری اسلامی توانست مشتاقانه در میان مردان آزاده و در میان انسانهای عاشق الله شرکت نماید، و بر علیه کفر جهانی ستیز کند و با خون خود اسلام را در زمان خویش یاری نماید، و شادی کنید و خوشحال باشید که چنین فرزندی داشتید و سعی کنید فرزندان دیگری پرورش دهید که بیشتر از بنده بتوانند به اسلام خدمت کنند و بهتر از بنده عاشق شهادت باشند و بنده امیدوارم که شما انسانها پیرو حقیقت ولایت فقیه و گوش به فرمان امام عزیزمان باشید. اوست که میتواند محرومان جهان را از چنگال استکبار جهانی نجات دهد.
دوست دارم که در راه خدا جهاد کنید و ریشه ضدانقلابهای داخلی را از بیخ بکنید و این مزدورهای سرسپرده را از سر راه انقلاب اسلامی از بین ببرید و نگذارید به این انقلاب صدمهای برسد. بعد از شهادتم پرچم سه رنگی بر سر خانهمان نصب کنید و خواهران دست به صورت نیاورند و هیچگونه ناراحتی برای بنده نکنید. بلکه بسیار خوشحال باشید تا منافقان آن وقت عزا بگیرند.
به امید سلامتی امام عزیزمان و برقراری حکومت عدل الهی در سراسر گیتی و نابودی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای خونخوار و مزدوران داخلیش کمونیستها، خانها، منافقان، سرمایهدارها و فئودالها.
عاشق الله سرباز کوچک اسلام همیشه در انتظار شهادت
سلام بر شهدا
از وبلاگ تخصصی شهدا دیدن کنید