شهیدمدافع حرم، محمد طحان چوب مسجدی
فرزند : عبدالرحمن
متولد : 1361/10/29 در سمنان
تحصیلات : لیسانس
تاهل : متاهل
یگان:
مدت حضور : 25 روز
مسئولیت : دیدبان
نوع عضویت : پاسدار
نوع شغل : نظامی
تاریخ شهادت : 1394/8/15
محل شهادت : سوریه - جنوب استان حلب روستای سابقیه
عملیات : مدافع حرم
محل دفن : سمنان امام زاده یحیی
روزهای پس از عاشورا همواره یادآور نقش بی همتای حضرت زینب (س) در طول تاریخ است، او که در تمام سالیان عمرش نبوت همراه با رافت، امامت توام با عدالت، مظلومیت آمیخته با کرامت و در آخر شهادت همراه با عزت را به چشم دید تا روزگار او را بسازد برای روزهای سخت تنهایی؛ که از ورای کوههای درد، عزتمندانه و پیروز «ما رایت الا جمیلا» را در گوش تاریخ فریاد بزند.
اما مثل همیشه کسانی هستند که در مسیر پیشوایشان اباعبداللهالحسین (ع) گام بردارند و از دین خدا دفاع کنند؛ مانند آنهایی که مدافعان حرم نام گرفتهاند و ندای «هل من ناصر ینصرنی» را لبیک گفتهاند.
شهید محمد طحان یکی از همین انصار بود که به صورت داوطلبانه مدافع حرم بانوی دمشق شد و جنگید تا آنجا که به دست گروهک تکفیری در شهر حلب سوریه با ضرب گلوله به شهادت رسید.
این شهید مدافع حرم وقتی برای مبارزه با گروهک های داعش رهسپار می شد وصیت نامه ای هم نوشت، که سردار سید محمدتقی شاهچراغی، فرمانده سپاه استان سمنان قسمتی از وصیت نامه این شهید مدافع حرم را در آیین وداع قرائت کردند.
در قسمتی از وصیت نامه شهید محمد طحان آمده است:
خطاب به همسر:
همسرم وقتی نامه مرا می خوانید گریه نکنید و همانند خانم حضرت زینب صبر پیشه کنید وقتی از شما خداحافظی می کردم روحیه و صبوریتان مرا در این ماموریت مصمم و استوار تر کرد.
از شما خواهش می کنم پسرمان امیر را ولایی تربیت کنید و او را سرباز خوبی برای رهبرمان آماده کنید تا در صحنه های مورد نیاز بتواند با بصیرت عمل کند.
از طرف من پسرم امیر را ببوس و به او بگو ببخشید بابا نتوانست به قولش عمل کند و تو را به استخر ببرد از تو خواهش می کنم قولی که به فرزندم دادم را برآورده کنی.
خطاب به پدر و مادر:
از شما پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم شما باعث شدید که من در این عرصه پا بگذارم و از شما خواهش می کنم در غم فراق من گریه نکنید و همانند کوه استوار باشید و از همسر و فرزندم خوب مواظبت کنید.
خواهرم بعد از مرگم خواهش میکنم برایم گریه نکن و مانند حضرت زینب صبر پیشه کن.
در این مدت عمرم نگذاشتم تا آنجا که می شود نمازی از من قضا شود و بر گردنم باشد ولی احتیاطا و بی زحمت در صورت توان یکسال نماز و 500 هزار تومان رد مظالم بپردازید، امکان دارد در کودکی شیطنتی کرده باشم که نتوانسته باشم نسبت به افراد حق آنها را ادا کنم
خداوند از حق خود می گذرد اما از حق الناس نمی گذارد.
خواندن زیارت عاشورا و نماز اول وقت به جماعت را به شما توصیه می کنم.