سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
سالگرد سردار بسیجی، همپای شهدا،حاج عباس سرخیلی

سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی در سال 1330 شمسی در خانواده ای کارگری از پدر و مادر سنتی-مذهبی در آبادان به دنیا آمد. پدر و مادرش اهل لامرد و روستای خوزی بوده و در اثر فقر و عدم رونق اقتصاد روستا به شهر آبادان که شهری صنعتی با امکان شغل بود؛ مهاجرت نمودند. آن ها پس از ازدواج صاحب فرزند پسری شدند و نام عباس را برای او انتخاب نمودند. پدر عباس کارگری مقید به احکام دینی و شرعی اسلام شیعی بوده و در تهیه لغمه حلال و تربیت فرزندانش با ارتباط با علماء و مساجد شهر اهتمام وافری داشت. عباس تحصیلات خود را در دو مقطع ابتدایی و دبیرستان(نظام قدیم) در آبادان به پایان رسانید و موفق به اخذ دیپلم ریاضی گردید. ایشان در دوران نوجوانی و جوانی بر اثر تأثیرات مذهبی، خانوادگی، سنتی و فردی، مقید به معارف دینی بوده و با مطالعات مذهبی اش در ابتدای جوانی رشد دینی قابل توجهی در خود ایجاد نمود.
وی پس از اخذ دیپلم به خدمت سربازی اعزام و در پادگان ابوذر سرپل ذهاب در رسته توپخانه با درجه گروهبان(دیپلم وظیفه) مشغول خدمت گردید. در همان دوران سربازیش، جنگ چند روزه دهه 50 بین عراق و ایران بر سر مناقشات مرزی به وقوع پیوست. او به همراه همرزمانش با یگان خدمتیش به منطقه قلاویزان مهران اعزام و موفق به بازپس گیری تپه های معروف قلاویزان از دست بعثیون عراقی گردیدند.
تأثیرات معارف مذهبی او انطباقی با رژیم ستم شاهی و نظم حاکم بر ارتش شاهنشاهی نداشت لذا باعث بروز مشکلاتی در دوره خدمت سربازی از ناحیه افسران یگان خدمتی از نظر فرهنگی و زورگویی مرسوم آن دوره برایش گردید.
سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی پس از اتمام خدمت سربازی در شرکت پتروشیمی وابسته به فلات قاره شرکت ملی نفت در پایانه نفتی شهر خارک استخدام و مشغول به کار شد. از آنجاییکه تمام مراکز استخراج، پالایش و صدور نفت ایران در دوره ی ستم شاهی تحت اختیار و کنترل مستشاران خارجی(آمریکایی و انگلیسی) بوده و اغلب کارکنان استخدامی نیز تت تأثیر فرهنگ مبتذل غربی و یا فرهنگ الحادی شرقی بودند؛ فشار روحی و جسمی بسیار شدیدی بر ایشان وارد می آمد. وی علاوه بر تقید به اجرای احکام مذهبی و واجباتش مانند نماز و روزه، می بایست در مقابل اعمال توهین آمیز و خلاف شرع مسئولین و کارکنان غیر مقید و ملحد، صبر، مقاومت و در پاره ای موارد روشنگری می نمود. همین اعمال او باعث خصومت مسئولین شرکت فلات قاره با وی شده و از طریقی سعی در تحت فشار قرار دادنش داشتند. تعیین زمان سخت کاری برای او با زبان روزه و در زیر آفتاب و هوای شرجی خارک و انجام اعمال رذیلانه مشروب خواری در هنگام اقامه نمازش، از آن جمله اند. در پاره ای موارد، دوستان به اصطلاح خیرخواه، سعی در همراه کردن حاج عباس با وضع موجود، برای کاهش مشکلات وی داشتند.
همچنین کارکنان ملحد با فرهنگ کمونیستی به اعمال عبادی او خرده گرفته و مورد تمسخرش قرار می دادند. در اینگونه موارد علاوه بر مقاومت در برابر تمسخر آن ها، ایشان خود را مکلف به روشنگری می دانست. از آنجاییکه مطالعات مذهبی و نیز آشنایی با مکاتب کمونیستی وی بسیار بالا بوده، مشکلی از این ناحیه متوجه اش نبود و باعث غالب شدن او در بحث های عقیدتی می گردید. همین مقاومت و صبر حاج عباس نهایتا منجر به تسلیم مسئولین و کارکنان غیر مذهبی و الحادی شده و شرایط کاری و مذهبی برایش در سال پایانی دوران ستم شاهی تا حدودی ملایم تر گردید.
سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی با شروع مبارزات مذهبی- مردمی به رهبری امام خمینی(ره) در ایران و شهر آبادان، اقدام به تجهیز امکانات چاپ و تکثیر در منزل مسکونی پدری نموده و با دریافت نوارهای حضرت امام (ره) و سایر روحانیون مذهبی و نیز اعلامیه های آنان، اقدام به چاپ و تکثیر و پخش آن ها با همکاری برادرانش سردار حاج حمید و سردار شهید محمود سرخیلی می نمود. ایشان به دلیل شاغل بودن در خارک، به صورت اقماری(14 روز کار و 14 روز مرخصی) برای مرخصی به آبادان می آمد لذا در زمان حضورش، در صورت برپایی تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم ستم شاهی، شرکت فعال داشت.

وی در راستای ارتقاء فرهنگ مذهبی و سیاسی خود و دوستانش اقدام به خرید و دریافت کتاب های ممنوعه از طرق مختلف در داخل و خارج از کشور می نمود. او با همکاری تنی چند از دوستان مذهبی و همراه کردن سایر همکارانش در پایانه نفتی خارک، به دستور رهبری نهضت انقلاب اسلامی ایران، اقدام به اعتصاب و مختل کردن صدور نفت تا پیروزی انقلاب از آن پایانه نمود.
سردار بسیجی حاج عباس سرخیلی پس از پیروزی انقلاب و فرار مستشاران خارجی، با همکاری دوستان مبارز  و مذهبی اش، اقدام به کنترل و مدیریت پایانه نفتی خارک تا تعیین تکلیف جدید از سوی نظام تازه تأسیس انقلاب اسلامی نمودند. این روند تأثیرگذاری بر مدیریت پایانه خارک تا شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داشت.
ایشان در سال 1358 با دختر عموی خود ازدواج نمود که حاصل آن پنج فرزند دختر و پسر می باشد.
در سال 1359 در حالیکه وی در مرخصی اقماری و در آبادان به سر می برد؛ تهاجم زمینی دشمن بعثی عراق به رهبری استکبار جهانی به سرزمین اسلامی ایران آغاز گردید لذا ارجحیت دفاع از کیان و انقلاب اسلامی را بر حضور در محل کار مقدم دانسته و تا پایان دفاع مقدس و نیز در ادامه تا سال 1371 در سپاه پاسداران به عنوان مامور به خدمت فعالیت نمود.
او با جمع آوری جوانان محله به گرد خود و تشکیل گروه مقاومت در کوی کارگر آبادان که از سوی سپاه پاسداران به سلاح های ابتدایی تجهیز شده بودند؛ در مقاومت شهری خرمشهر و سپس در دفاع از آبادان در دوره محاصره، شرکت فعال داشت.
مسئولیت پذیری ایشان و نیز زمینه نظامی گری او در دوران سربازی باعث توجه مسئولین نظامی سپاه پاسداران آبادان گردید و مسئولیت های مختلف دفاع در جبهه آبادان به ایشان واگذار شد. مسئولیت بخشی از جبهه ذوالفقاری در شمال رودخانه بهمنشیر، تحویل خمپاره انداز به ایشان در پشتیبانی آتش بخشی از جبهه آبادان، مسئولیت تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان در دوران پایانی محاصره و نیز در عملیات شکست حصر آبادان(عملیات ثامن الائمه علیه السلام) از آن جمله اند.

پس از آن واحد زرهی را در کنار ادوات خمپاره انداز تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان در سال 1360 با نظریه ارتقاء آتش در جبهه به عنوان اولین های زرهی سپاه پاسداران در جنوب پایه گذاری نمود. او از آتش زرهی در امر توپخانه علاوه بر تیر مستقیم، به دلیل امکانات توپخانه ای آن تجهیزات زرهی، مورد استفاده قرار داد. لذا در امر توپخانه نیز می توان او را به عنوان اولین پایه گذاران توپخانه در منطقه جنوب تلقی کرد. آشنایی فرماندهان یگان های تازه تاسیس و عملیات قرارگاه جنوب سپاه پاسداران با وی در جبهه آبادان، باعث بکارگیری اش با مجموعه تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان در عملیات های آزادسازی مناطق اشغالی و تنبیه متجاوز گردید.
مسئولیت هایی همچون فرمانده ادوات و خمپاره انداز تیپ کربلا در کنار سردار شهید حسن طهرانی مقدم در عملیات طریق القدس، فرمانده ادوات تیپ نجف اشرف و کربلا در عملیات فتح المبین، فرمانده ادوات تیپ 46 فجر و با حفظ مسئولیت تطبیق آتش قرارگاه نصر در کنار سردار شهید حسن طهرانی مقدم در عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) از آن جمله اند.
او در مرحله آخر عملیات الی بیت المقدس، موفق به سازماندهی و به کارگیری دو آتشبار توپخانه زمینی 122 میلیمتری و 130 میلیمتری غنیمتی در کنار ادوات خمپاره انداز و زرهی سازمان تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان گردید.
سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی به عنوان فرمانده تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان، مجهز به ادوات خمپاره انداز، زرهی و توپخانه در عملیات رمضان، محرم، والفجر مقدماتی و والفجر یک، علاوه بر پشتیبانی آتش از یگان های بعثت، 15 امام حسن علیه السلام، لشکر 7 ولی عصر(عج)، مسئولیت تطبیق آتش قرارگاه های نصر و قدس را نیز به عهده داشت. این در حالی بود که به عنوان اولین های آتش توپخانه سپاه پاسداران در کنار سردار شهید حسن طهرانی مقدم و سردار شهید حسن شفیع زاده به سازماندهی توپخانه سپاه پاسداران در عملیات های مختلف اقدام می نمود.


از این پس سردار بسیجی حاج عباس سرخیلی فردی شناخته شده و با تجربه در سپاه پاسداران و مورد توجه مسئولین رده بالای سپاه قرار داشت. لذا با تصمیم فرماندهی سپاه پاسداران مبنی بر سازماندهی تیپ های مستقل زرهی، به عنوان فرمانده تیپ مستقل زرهی 72 محرم از سوی فرماندهی کل سپاه پاسداران انتخاب گردید. ایشان با سازماندهی تیپ مذکور متشکل از گردان های رزم پیاده، زرهی و مکانیزه و پشتیبانی رزم و خدمات رزم، متقبل ماموریت های پدافند در جبهه های جنوب در پاسگاه زید، کوشک، طلائیه، موسیان و فکه، و ماموریت های آفند در خیبر، بدر، کمیل و عاشورای 2 تا سال 1364 گردید. وی در این دوره با بکارگیری تعمیرکاران ماشین آلات سنگین پتروشیمی خارک و صنایع فولاد اهواز، اولین تعمیرگاه مونتاژ و دمونتاژ تجهیزات زرهی با استفاده از امکانات شرکت سپنتا اهواز را در یگان رزم زرهی راه اندازی نمود.
با ادغام تیپ های زرهی در لشکر های پیاده، تیپ مستقل زرهی 72 محرم نیز در لشکر 8 نجف اشرف و در نیمه دوم سال 1364 ادغام گردید. در این دوره وی به همراه کادر زرهی تیپ سابق زرهی به لشکر 25 کربلا رفته و  مسئولیت تیپ زرهی آن لشکر پیاده را در عملیات والفجر8(فاو) به عهده گرفت. در عملیات آزادسازی فاو او و همرزمان زرهی اش چه در لشکر8 نجف اشرف و چه در لشکر25 کربلا حماسه ها آفریدند.
سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی در سال 1365 با ابلاغ سازماندهی مجدد یگان های مستقل زرهی با عنوان گردان های زرهی مستقل در سپاه پاسداران، مسئولیت سازماندهی و به کارگیری گردان مستقل زرهی 72 محرم را از سوی فرماندهی سپاه پاسداران به عهده گرفته و تا پایان دفاع مقدس در عملیات های آفندی کربلای4 و 5، تکمیلی کربلای5، کربلای8 و عملیات های پدافندی شلمچه، جزایر مجنون و مقابله با تک عراق در فاو و جزایر مجنون با همین مسئولیت شرکت نمود. پس از آتش بس نیز در مأموریت های مختلف مقابله با یورش مجدد احتمالی و حتمی دشمن در آبادان و کوشک با گردان مستقل زرهی تا سال 1368 شرکت فعال داشت.
سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی از سال 1368 تا سال 1370 با تغییر سازمان گردان مستقل به تیپ مستقل زرهی 72 محرم و پس از آن با ادغام تیپ های موجود در خوزستان در قالب تیپ یکم زرهی لشکر 7 ولی عصر(عج) به عنوان فرمانده تیپ زرهی، تا سال 1371 ادامه خدمت نمود.
 ایشان پس از سال ها مجاهدت های نظامی بارها متحمل جراحات جنگی بر اثر ترکش گلوله های توپ و خمپاره دشمن از ناحیه سر، دست و ریه در اثر جراحات شیمیایی شده و مفتخر به درجه جانبازی گردید.

وی همچنین به عنوان تنها فرمانده بسیجی یگان های رزم سپاه پاسداران در سطح شورای فرماندهی مفتخر به دریافت مدال فتح از دست مبارک ولایت فقیه و فرماندهی کل قوا در سال 1369 شد.

 او پس از دفاع مقدس تا پایان عمر شریفش همیشه خود را وامدار شهدا، رزمندگان و خانواده های آن ها می دانست و از اینکه از قافله شهداء عقب مانده است؛ حسرت می خورد. با نگاه بر صحنه های دفاع مقدس، رزمندگان، شهداء و خانواده های آن ها، یاد همرزمان شهیدش نموده و بر حسرت او می افزود.

 یاد بسیجیان ساده، فرماندهان رده های مختلف از دسته تا لشکر در آبادان مظلوم و سایر جبهه ها او را مغموم می کرد. یاد سرداران مخلص شهید در آبادان، لرستان، تیپ و لشکرهای کربلا، نجف، حضرت رسول(ص)، عاشورا، ولیعصر(عج)، امام حسن(ع)، 46 فجر، تیپ مستقل زرهی 72 محرم، ادوات خمپاره انداز، توپخانه و زرهی سپاه، از جمله:

فرزاد استاد،

 شعیب زاده،

 لاردو،

 موذنی،

 جمال گودرزی،

والا آزادپور،

 خسرو میشانی،

 محمدرضا عطایی،

 حمید قبادی نیا،

 مجید زاهدی،

اردشیر محمدی،

 منصور داروئیان،

عبدالامیر یازع،

حسن روشنگر،

 سعید نصاری،

 منصور منوچهری،

 محمد حیدری،

 سید شکرالله موسوی،

 برادران کارکوب زاده،

صادق بهمنی،

بهمن عیدانی،

خلیل ثقفی،

جلیل ترکی زاده،

 احمد عبداللهی،

 جواد زیارتی،

حسن عموچی،

شاهرخ محمد کریم،

 حاج محمود کارده،

عبدعلی تمیمی،

هدایت الله رحمانی،

سید جمال آغاجری،

 مهدی نجیبی،

حسین تنها،

حمیدرضا ابراهیمی،

 جمال رامی،

 عباس گیوکی،

 مسعود معلایی،

 غلام صفری،

 عبدالامیر شریفی،

 محمود یازع،

 برادران صادقی،

 اکبر علیپور،

 حسین حیدری،

 حمید طاهری،

فاضل شیرالی،

اسماعیل باورصاد،

عباس زارع،

سید عیسی موسوی،

عبدالله نوری،

و...،

 برادران شهید از لرستان:

 سید یارالله موسوی،

حجت الله ساکی،

 محمدی و ...،

 سرداران شهید حسن طهرانی مقدم،

 حسن شفیع زاده،

 حسین خرازی،

 احمد کاظمی،

 ابراهیم همت،

احمد متوسلیان،

رستگار،

عباس کریمی،

 مهدی باکری،

 حسن باقری،

 حسن درویش،

 کوسه چی،

قاسم سلیمانی،

 رضا امانی،

اصغر لاوی،

 برادرش محمود سرخیلی و پسر عمویش جاویدالاثر هادی راستی و خیل شهدای دیگر..

۱۴۸بازدید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات