سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید تقی زربخش-عبدالعظیم
شهید عبدالعظیم تقی زربخش
نام پدر: رجب علی
تاریخ تولد: 11-8-1344 شمسی
محل تولد: خوزستان - دزفول
سرباز- مجرد 
خدمه توپ
تاریخ شهادت : 25-12-1363 شمسی
محل شهادت : جزیره مجنون -بدر
گلزار شهد:شهیداباد
خوزستان - دزفول




نام و نام خانوادگی: عبدالعظیم تقی زربخش
نام پدر:رجبعلی
تاریخ تولد:۱۳۳۴
تاریخ شهادت:۱۳۶۳/۰۳/۲۵
محل تولد:دزفول
محل شهادت: شرق دجله
زندگینامه:

بسم ا… الرحمن الرحیم
آنگاه که انسان در خویشتن گم می شود وغروب آفتاب شخصیت وانسانیت خویش را نزدیک می بیند آنگاه که زندگی در پیش دیدگانش مرگ می گردد وگلهای گلستان ارزش خلیفه الهی خویش را به پژمردگی وافسردگی قریب می اندازد .آنگاه که خورشید قدر ومنزلت خویشتن را به شمع تبدیل شده می نگرد که هر لحظه تهدید به اتمام ونابودی می نماید آنگاه بر خویشتن نهیب می زند که (بایدم برخاست وبر خویشتن شورید که سالکان طریق عشق را قعود جایز نیست وقیامی باید)وآنگاه فرض است از بهر این انسان شوریده بر خویشتن الگویی نیکو باشد تا چون (او)گردد وخود را بسان (او)آلایش وآرایش دهد تا در آرامش قرار گیرد.
او بهترین الگوهای شهیدان می بیند که شهیدان همه خوبند وخوبان همه شهید .شهیدان پیغمبر بوده اند و پیغمبران شهید .شیهدان امام بودند وامامان نیز شهید هرکه خوب بوده شیهد شده تا الگو شود واسوه گردد.
شهیدان بهترین الگوهای انسانیت اند.شهیدان کاملترین اسوه تقوا یند و تجسم عینی خلیفه خدائی بر روزی زمین در هر زمان .اگر حسین (ع)الگو است برای این است که شیهد شد واگر علی (ع)الگو است بخاطر آن است که فوز ورستگاری را در شکافتن فرق خویش ورنگین شدن محراب دید.آری چه الگوئی بهتر از شهیدان .شهیدانی که خداوند بشارت بهشتشان داده است شهیدانی که با اول قطره خونشان تمام گناهانش بخشیده می گردد.شهیدانی که خدا ایشان میزبان است وپیامبر شان همنشین وحسینشان همراه ویار .شهیدانی که مژده دیدار رااز زبان یار شنیده اند شهیدانی که با افتادن خویش بر می خیزند با رفتن خویش جاودانه می مانند وبا مرگ خویش آغاز حیات ابدی را شاهد می شوند.شهیدانی که الگوی ایثار وصبر ورشادتند.اسوه هایی پاک که مکارم اخلاق را در خود به کمال رسانیده اند شهیدان اگر چه آغاز حیات جاودانه شان با شهادت وپرواز اشان می باشد اما زندگی سعادتمند انه قبل از مرگ شهادتمندانه شان نیز پر شور است وشنیدنی ودر این طریق بایدمان که بنگریم عزیزانمان چه کردند که به این مر تبه از بندگی رسیدند که میهمان خدا گشتند. و خدا بسوی خویش فرا خواندشان .باید نیک بنگریم پرواز را از که آموختند وچه کردند که سبکبال وسبکبال بسوی منزل دوست پرگشودند.
واین بار ورق می زنیم زندگی نامه شهیدی دیگر از قافله خونین وپیروز شهیدانمان .اینبار گوش جان می سپاریم به زندگینامه برادر شهیدمان:عبدالعظیم تقی زربخش.
باشد که توشه راهمان کنیم انشاء ا…. در سال ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی وزحمتکش پسری بدنیا آمد که نامش را “عبدالعظیم “نهادند .وی از همان اوان کودکی چندین بار بیمار شد بطوری که در اخرین مرتبه پزشک به آنها گفته بود که اگر یک سال بطور شبانه روزی از او پرستاری کنید امید زنده ماندنش می رود.ودر اینجا مادر مهربانش نقش خود را بسیار زیبا ایفا واجرا کرده چه شبها که نخست وبربالین او به پرستاری ایستاد وچه روزها که برای سلامتی وتندرستی او به کارهای طاقت فرسا مشغول شد و عاقبت بخواست خداوند متعال وصبر واستقامت مادرش سلامتی خود را باز یافت.وکسی چه می داند شاید خداوند اراده کرده بود که وی در بستر نمیرد وخونش را در راه اعتلای کلمه توحید وبر پایی اسلام عزیز اهدا کند.ومرگش شهادتمندانه باشد.
شهید از همان کودکی فردی ساکت ومطیع بود در تمام کارها به مادر وپدر خود کمک میکرد ودر پی آن بود تا آنجایی که می تواند آنها را از خود راضی نمید:
واما شهید وانقلاب اسلامی:
در جریانهای اوج گیری انقلاب اسلامی مان در راهپیمایی ها شرکت می کرد وبا مشت کوچک اما گره کرده ومحکم خود همراه با دیگر نوجوانان واقشار مختلف امتمان به دهان رژیم سفاک پهلوی زده ولحظه ای از پای ننشست تا اینکه خورشید اسلام پس از ۱۴قرن از پس کوههای کفر و سیاهی بدر آمد و سرانجام خون شهیدان بر شمشیر شیطان ودشمنان دین پیروز شد وسرانجام بذر خونهای پاک عزیزان ۱۵خرداد و۱۷شهیریور به ثمر نشست ویم الله ۲۲بهمن فرا رسید با آن همه شکوه وجلال وعظمتش.
شهید تقی زربخش بعد از پیروزی انقلاب همچنان به کار مشغول بود تا بتواند به پدر زحمتکش خود در راه بدست آوردن مایحتاج خانواده خویش کمک کند.گاه بر سر کوره های آجر پزی با گرمای طاقت فرسای دزفول چنان به کار مشغول می شد که هنگامی که به منزل می آمد دیگر رمق سرپا ایستادن هم برایش نمانده بود وگاه به کار سخت ومشکل (بنائی)تن در می داد تا بتواند بدین طریق رضایت پدر ومادر را بخود جلب نماید.
وحال شهید وجنگ تحمیلی:
با شروع تجاوز رژیم خونخوار ومتجاوز عراق به مبهن اسلامیمان این شهید عزیز بنا به فرمان امام امت وارد بسیج مسجدروبند شده ودر آنجا به پاسداری از خونهای مطهر شهیدان پرداخته وخود را مهیای نبرد مستقیم با فریب خوردگان بعثی میکرد.چه شبها که سلاح بر دوش در زیر باران وبا وجود سرمای شدید به پاسداری مشغول بود وچه روزها که گرمای ۵۰درجه ای شهرمان را تحمل می کرد چرا که به هدف خویش ایمان داشته وساخت پیدا کرده بود.
بعد از مدتی وارد بسیج مسجد امام حسین(ع)شد ودر آنجا نیز خویش را در اختیار اسلام وانقلاب اسلامی قرار داده وهمراه با دیگر همرزمانش به نگهبانی از شهر وکشور اسلامی اش مشغول بود.برادر شهید عبدالعظیم تقی زربخش فردی مخلص وصادق بود وخود را مکلف می دانست که در هر جایی که او بخوانند برود.واز این دو روزهای جمعه وقتی اعلام می کردند که چند نگهبان برای ستاد برگزاری نماز جمعه می خواهیم او از اولین افرادی بود که خود را معرفی میکرد واین کار بعضی وقتها تا ساعت ۲بعد از ظهر طول می کشید وعجیب اینکه در ایام ماه مبارک رمضان با زبان روزه او اول صبح به محل نماز جمعه می رفت وتا ساعت ۲بعد از ظهر مشغول نگهبانی بود وبا این وجود راضی وشاد بود از اینکه توانسته به انقلاب وامت اسلامی خدمتی نماید.
برادر شهید تقی زربخش با اینکه در بسیج به پاسداری مشغول بود روزها نیز به سرکار می رفت وحتی با زبان روزه به کار سخت بنایی می پرداخت ودستهای پینه وزده او بیانگر این ادعاست.اکثر مواقع افطار را نزد برادران مسجد می گذراند وبا شرکت در صفهای نماز جماعت روح وقلب خویش را آماده تابیدن انوار ربوببی می کرد ودست دعا بسوی خدا دراز می نمود .
این شیهد عزیز چندین بار توفیق جهاد در راه خداوند وشرکت در صفوف محکم ومرصوص رزمندگان پیروز اسلام را پیدا کرد تا اینکه در سال ۱۳۶۳ در سپاه بعنوان پاسدار وظیفه مشغول خدمت شد واو که طعم تلخ بیسوادی را چشیده بود با همکاری برادران واحد آموز ش لشگر ۷ولی عصر (عج)مدتی به کلاسهای نهضت سواد آموزی این لشگر رفته وبا پشتکاری که داشت توانست دریچه پر نور علم را به روی خود بگشاید وفریضه بزرگ کسب داشن را به انجام برساند.
شیهد وشهادت:
این شیهد عاشق حق در اواخر عمر سراسر رنج وزحمت وپر برکت خویش تصمیم گرفت تا ازدواج نماید وحتی مقداری از اجناس مایحتاج زندگی خویش را نیز خریده بود اما از آنجا که خدای را بیشتر دوست می داشت خدا نیز او را نزد خود فرا خواند.وسرانجام در عملیات پیروزمندانه بدر در حالی که بر روی مین کاتیو شای لشکر اسلام مشغول در هم کوبیدن مواضع دشمن بعثی صهیونیستی بود ناگهان صدای غرش خمپاره ای بلند شد و گردن یادی به هوا خاست وبرادر شهیدمان عبدالعظیم تقی زربخش با چندین زخم کاری که بر اثر ترکش های آن خمپاره برداشته بود مرغ روحش پر زد وبه ندای (ارجعی الی ربک)دوست لبیک گفت وبا روحی شسته از هر غبار دنیوی وبا تنی خونین لبی خندان وقلبی مطمئن وسوی پر شور به دیدار حق شتافت وبه نزد خدایش که او را وعده بهشت واز آن بالاتر نظر به وجه الله را داده بود پر کشید .وبدین سان شهیدی دیگر پرواز کرد سلاحی دیگر بر زمین افتاد وخونی پاک و مطهر تقدیم مکتب خونین اسلام وخط سرخ محمد (ص)وعلی (ع)گردید وکیست که باید راه او را ادامه دهد .سلاحش را بر دارد واز خون پاک او وتمام شهدای راه سرخ تشییع پاسداری کنید؟او بجز ماکیست که باید سنگر خالی اش را پر کند؟خداوند به ما بینشی صحیح وروحی والا عطا کند تا بتوانیم ادامه دهنده راهش رساننده پیامش سرباز امامش وپر کننده سنگرش بر گیرنده سلاحش وپاسدار خون پاکش باشیم.انشاء ا….
“روحش شاد ومحشور با شهدای بدر”
وکربلا


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات