6 تیر 1398
سردار بسیجی حاج علی فضلی بعلت عوارض ناشی از جنگ تحمیلی در بیمارستان بستری هستند.
حسن عبدلی آهویی:
بنده خاطره ای شیرین از این سردار بزرگ بیاد دارم.:
عصر روز منتهی به شب عملیات کربلای یک تو موقعیت عشق حسین، یعنی جایی که الان جاده چهار بانده ایلام - مهران، مشرف به امامزاده صالح هست، این سردار بزرگ سپاه اسلام بعد از مداحی حاج منصور ارضی و حاج صادق آهنگران در کنار دروازه قرآن با تمامی رزمندگان یک لشکر خداحافظی و روبوسی کرد.
آنهم با چه رزمندگانی؟ خیل عظیمی از ناب ترین و خالص ترین انسانهایی که قرار بود تا چند ساعت بعد تعداد زیادی از آنها میهمان سفره اباعبدالله الحسین ع باشند. مراسم خداحافظی با فرمانده انجام شد و همه براه افتادیم سوار بر کامیون ها تا نزدیکی خط رفتیم.
آخرین توجیهات عملیات انجام شد و بمحض تاریک شدن هوا از خاکریزهای خودی سرازیر شدیم و به نقطه ای رسیدیم که زیر منور ها باید آهسته و خمیده راه میرفتیم.
نزدیک نقطه رهایی باز مجدداً همین سردار بزرگ با فرمانده گردان المهدی (شهید امیر مسعود صادقی یکتا معروف به صمد) در چاله ای کنار ستون با تک تک بچه ها خداحافظی کرده و آنها را به جلو هدایت میکرد.
شاید برای آخرین ثانیه ها یکی یکی شهدای چند ثانیه ی آینده ی گردانش را از نظر میگذراند و قول شفاعت میگرفت.
اما یقینا چه سخت بوده این لحظه برای فرماندهی چون حاج علی فضلی...
بنده حدود ۲۶سال بعد مجددا با این فرمانده بزرگ چهره به چهره شدم و ایشان بعنوان ارباب رجوع به محل کار بنده مراجعه کرده بود
تنها و بدون همراه، هر چه به او اصرار کردم که داخل بیاید و اجازه بدهد که کار او سریعتر انجام شود با همان روحیه بسیجی خالصانه اجازه نداد و مثل مابقی کارشان انجام شد.
خداوند این فرمانده دلاور و بزرگ و یادگار شهدا را برای ما حفظ و سریعتر بیماریشان را شفا عنایت نماید.
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و قرائت حمد شفا...