سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهیدعلی اکبرحسام فرمانده دیده بانی توپخانه لشکر  25 کربلا

علی اکبر، در مهر ماه 1343 وارد دبستان شاهکوه شد و در راه تحصیل جدیت داشت. مادرش می گوید: گاهی شب ها گریه می کرد و می گفت نتوانستم درس هایم را حفظ کنم.  من به او کمک می کردم و به او سفارش می کردم اگر می خواهی درست و خوب یاد بگیری وضو بگیر و نماز بخوان.

علی اکبر تا سال چهارم را در روستای زادگاه خود تحصیل کرد ولی به دنبال مهاجرت خانواده به گرگان (در سال 1348) و اوضاع نامطلوب مالی مجبور شد در مغازه بزازی شاگردی کند. سال پنجم ابتدایی را به صورت متفرقه گذراند و بعد از آن ترک تحصیل کرد.

حسام مدتی به بنایی وکارهای متفرقه دیگری مشغول شد تا اینکه در هجده سالگی در 16 دی 1355 به خدمت سربازی اعزام شد. دوره آموزشی را در چهل دختر خرم آباد گذراند و در زمان انقلاب در آخرین روزهای سربازی از پادگان فرار کرد. بعد از پیروزی انقلاب به پادگان بازگشت و خدمت خود را به پایان رسانید. برادرش نورالله می گوید: از قبل از انقلاب منضبط و دیندار بود. بعد از انقلاب، تعبد و روحیه خاصی داشت. و هر روز که می گذشت بر این دو ویژگی او افزوده می شد. به انقلاب و رهبری آن عشق می ورزید و در مراسم عبادی و سیاسی شرکت فعال داشت و دیگران را تشویق به این کارها می کرد.  به قرائت قرآن و دعا بسیار علاقمند بود.


با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علی اکبر حسام در 16 فروردین 1358 به عضویت رسمی سپاه پاسداران گرگان درآمد. در 22 بهمن 1362 به جبهه های جنگ اعزام شد و به مدت هفت ماه تا 28 شهریور 1363 درگردان امام محمد باقر لشکر 25 کربلا، فرمانده دسته بود. پس از مراجعت از جبهه به عنوان مسئول قسمت طرح و نظارت بر جنگ های گرگان به مدت شش ماه مشغول شد. در 28 اسفند 1363 بار دیگر به جبهه رفت و در لشکر 5 نصر سپاه پاسداران، مسئولیت نگهداری و توزیع تدارکات لشکر را به عهده گرفت.

در 6 خرداد 1364 از مناطق جنگی به شهرستان گرگان بازگشت و بار دیگر مسئولیت نظارت بر جنگل گرگان را عهده دار شد. مدتی در واحد عملیات سپاه پاسداران انقلاب مشغول بود. مدتی هم با ستاد مبارزه با مواد مخدر همکاری داشت. نسبت به کسانی که با انقلاب و اعتقادات مذهبی مخالف بودند به شدت برخورد می کرد و با کسانی که در مجالس لهو و لعب شرکت می جستند مبارزه می کرد و در درگیری با گروه های ضد انقلاب شرکت فعال داشت.


حسام به مدت ده ماه مسئولیت قسمت طرح جنگل سپاه گرگان را به عهده داشت. در 19 فروردین 1365 بار دیگر راهی جبهه جنگ شد و در لشکر 25 کربلا دیده بانی توپخانه لشکر را به عهده گرفت.

علی اکبر حسام، به ده ماه در جبهه با مسئولیت دیده بانی توپخانه حضور داشت و هر چند ماهی برای سرکشی و دیدار از خانواده به مرخصی می رفت. برادرش می گوید:هر وقت به مرخصی می آمد اول به مزار شهیدان می رفت. به گفته همسرش :  اگر یک هفته ای به مرخصی می آمد به نماز جمعه می رفت و در مراسم مذهبی شرکت می کرد. ولی در آخرین مرخصی حال و هوای به خصوصی داشت. دفعه آخر که می رفت فهمیده بود که بر نمی گردد.


قاسم معینی زاده جانشین توپخانه لشکر می گوید: در ساعت 5/6 صبح روز 19 دی 1365 در دژ شرقی کانال ماهی، گلوله توپی در کنارشان به زمین خورد. چند لحظه پس از انفجار در صحنه حاضر شدم و دیدم سر علی اکبر از بدن جدا و بدنش تکه تکه شده است. دیده بان دانشجوی بسیجی (نوریان) نیز دو سوم سرش به وسیله ترکش از بین رفته بود. پیکر پاره پاره شهید علی اکبر حسام در میان غم و اندوه مردم گرگان، تشییع و در مزار شهیدان به خاک سپرده شد.

http://shahidhesam.ir/index.php

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات