سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید تقی بای-عبدالکریم
شهید عبدالکریم تقی بای
نام پدر: رجب
تاریخ تولد: 1-2-1344 شمسی
محل تولد: گلستان - ترکمن - بندرترکمن
بسیجی-مجرد
فرمانده توپ
تاریخ شهادت : 10-11-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه-کربلای۵
گلزار شهدا: چپاقلی 
گلستان - ترکمن


شهید «عبدالکریم تقی بایی» یکی از جوانان اهل سنت شهرستان بندرترکمن بود که درخانواده‌ای مذهبی و متدین به دنیا آمد. وی در این خانواده ۱۰ نفره استعداد عجیبی در فراگیری و خواندن متون دینی به خصوص قرآن داشت و تشنه یادگیری مطالب جدید بود لذا پس از فارغ التحصیل شدن در رشته علوم تجربی در دبیرستان مختومقلی بندر ترکمن در سال 64 وارد دانشگاه تربیت معلم گنبد کاووس شد و در رشته آموزش ابتدایی مشغول تحصیل شد. حدود چند ماهی از تحصیل در دانشگاه گذشته بود که جنگ آغاز شد و او چون تحمل حضور دشمن و حمله آنان به کشورش را نداشت به ندای رهبر خویش لبیک گفت و دانشگاه را ترک و برای نبرد با دشمن به سوی جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد.

مادر شهید «تقی بایی» درباره فرزند شهیدش اظهار داشت: عبدالکریم از کودکی رفتاری متمایز با دیگر همسالان خود داشت و سوال‌های دینی و مذهبی زیادی به ذهنش خطور می‌کرد که کنجکاو به دانستن آن بود. با همه یکرنگ و صمیمی بود، تمام بچه‌های محله او را به صمیمیت، شوخ بودن و مهربانی‌اش می‌شناختند. پسری بسیار مهربان و اهل خواندن کتاب های مذهبی به خصوص تلاوت قرآن بود و از همان کودکی قرائت قرآن را به اهالی خانواده می‌آموخت.


خانم دورسون عمرپور ادامه داد: او کتاب‌های زیادی داشت و بسیاری از کتب اهل سنت و شیعه را در کتابخانه داشت و مطالعه می‌کرد، حدود 400 جلد کتاب و حتی با مطالعه وسیع خود ارتباط مستمر و تنگاتنگی با دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم داشت و با مکاتبه با این دفتر به مطالعات خویش در مسائل اصول عقائد اسلامی جهت می‌داد. از ویژگی‌های برجسته شهید، وقت شناسی ایشان بود زیرا وقت شناسی را نوعی احترام به شخصیت و وقت دیگران می‌دانست و سفارش می‌کرد که سعی کنید وعده ندهید یا اگر وعده دادید وفا کنید چون در غیر این صورت به انجام والاترین گناه کبیره که مادر بدیهاست ( دروغ ) دچار خواهید شد.

 


خانم عمرپور افزود: عبدالکریم از 15 سالگی در جبهه‌ها حضور یافت و در عملیات‌های مختلف شرکت می‌کرد و هر چه سعی می کردیم او را از رفتن به جبهه منصرف کنیم موفق نمی شدیم و او را مصر تر می دیدیم. چون رفتن به جبهه را بر هر کاری مقدم می‌دانست. عبدالکریم پلی بین برادران اهل تشیع و تسنن بود و می‌گفت: آن چیزی که فعلا مهم است وحدت است تاکید بر اینکه ما همه مسلمان هستیم و به یک خدا ، یک کتاب و یک رسول اعتقاد داریم نباید دشمن را از این موضوع ذینفع گرداند .

این مادرشهید اضافه کرد: شهید به نماز اهمیت بسیار زیادی می داد و لباس و سجاده مخصوص برای نماز خواندن داشت و به بهترین شکل خود را می آراست و معطر می کرد و اغلب نمازهای ایشان طولانی و همراه با اشک و سوز دل بود.

خانم عمرپور در مورد شهادت عبدالکریم گفت: دوست عبدالکریم همیشه وسایل مورد نیاز او را به جبهه می‌برد یکروز به منزل ما آمد و گفت می‌خواهم برای عبدالکریم شیرینی ببرم، حرکات او طوری شده بود که وقت به وقت به ما سر می زد اما انگار می خواست چیزی بگوید ولی نمی‌توانست. به او گفتیم چرا عبدالکریم نامه‌ای نمی‌فرستد تا بدانیم حالش چطور است که بعد فهمیدیم خبر شهادت او را آورده است.

ابتدا می‌گفتند عبدالکریم مفقود الاثر شده است و به همین خاطر پسر بزرگم به همراه یکی از دوستانش به هفت تپه رفتند تا از عبدالکریم خبری بگیرند وقتی به آنجا رسیدند و سراغش را گرفتند همه گریه می‌کردند عده ای می‌گفتند خمپاره خورده و کریم مفقودالجسد شده، عده‌ای می‌گفتند در منطقه بد آب و هوایی بوده و در شلمچه مفقودالاثر شده است و عاقبت بعد از 9 سال،گروه تفحص استخوان، پلاک و لباس ایشان را به ما تحویل دادند.

آری شهید عبدالکریم تقی بایی سرباز سرافراز امام خمینی بود و به امر مقتدای خویش پس از وارد شدن به دانشگاه در بحبوحه جنگ عازم جبهه شد و در مدت 28 ماه خدمت صادقانه و صیانت از ارزش‌های والای نظام جمهوری اسلامی ایران دلاور مردانه جنگید و در دهم بهمن 65 در تداوم عملیات پیروزمندانه کربلای 5 در منطقه جنوب شلمچه به شهادت رسید.

به منظور قدردانی از مقام والا و متعالی شهیدان انقلاب اسلامی و به پاس ایثارگری‌های شهید «عبدالکریم تقی بایی» دانشجوی رشته آموزش ابتدایی مرکز تربیت معلم شهیدبهشتی گنبد کاووس، دانشنامه‌ای با درجه لیسانس افتخاری به آن شهید بزرگوار اعطا شد.

 


فرازی از وصییت نامه شهیدعبدالکریم تقی بایی:


خدایا تو را به عزت و جلالت سوگند که وقتی روحم از جسم آلوده‌ام رها شد و آن را ترک گفت مرا با امامان، صالحان و شهدا محشور بفرما، به امید آن لحظه ای که مرگ سرخ سرچشمه از محراب مولایم علی(ع) و شمشیر امام حسین (ع) می گیرد مرا در آغوش بگیر!

از مرگ سرخ نترسید زیرا رفتن از این دنیای فانی به دنیای ابدی هجرت از یک زندگی سلول وار به یک گلستان همیشگی است و هر انسان خداجویی این هجرت را با جان و دل می پذیرد و این حدیث شریف از امام علی (ع) در گوشتان باشد که : ” الدنیا منتقله فانه انا بقیة لک لم تبق لها "دنیا کوچ کننده و نابود شونده است اگر آن از برای تو بیاید تو برای آن پاینده نیستی! با او باشید و با قول و فعل از او (امام خمینی) پیروی کنید تا به راهی که علی (ع) قدم گذارده پا گذارید.

به امید زیارت نجف ، کربلا ، قدس شریف و پیروزی نهایی حق علیه باطل.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم        موجیم که آسودگی ما عدم ماست


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."







طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات