ع


روز یکم اسفند سال ۱۳۳۹ در شرق تهران، در خانواده ای دیندار و مؤمن، کودکی زاده شد که نام اوراعلیرضا نهادند.


علیرضا از کودکی، هوش قوی و استعدادی بر تر داشت. این استعداد و هوش، در مدرسه بیشتر بروز می نماید. او تحصیلات ابتدایی را تا سال چهارم در دبستان ملی (دانش پرور ) نارمک و سال پنجم را در مدرسه داریوش به پایان رسانید و سپس در دبیرستان خوارزمی وارد شد.


انقلاب که پیروز شد، جوان ها خیلی به فکر درس و دیپلم نبودند، اما علیرضا در امتحان های خرداد ۱۳۵۸ موفق شد و از دبیرستان خوارزمی تهران دیپلم ریاضی فیزیک گرفت.

ناهیدی به عنوا ن بسیجی فعال به دوره آموزش پادگان امام حسین (ع) می رود و با اشتیاق فنون نظامی را فرا می گیرد. پدرش می گوید: یک روز که مربی سر کلاس نارنجک را آموزش می داد، ضمن درس می گوید، هرگاه ضامن نارنجک ناخواسته کشیده شود، یک نفر باید خودش را فدا کند تا بقیه را نجات دهد. جلسه بعد، همان مربی در حال آموزش نارنجک، نارنجک را هراسان روی زمین پرتاپ می کند و فریاد می زند که ضامنش کشیده شده است. علیرضا با تهور زیاد، خودش را روی نارنجک می اندازد، چند لحظه بعد که صدای انفجار بلند نمی شود، مربی، علیرضا را از زمین بلند کرده و از او تقدیر می نماید و می گوید که برای امتحان آنان، نارنجک را روی زمین پرت کرده بود.

او پس از شروع تحرکات ضد انقلاب در کردستان در روز ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ به عضویت سپاه در می آید و از سوی پایگاه، داوطلبانه به کردستان می رود و در محور مریوان با ضد انقلاب مقابله می کند.

ناهیدی از شهریور ماه ۱۳۵۹ حدود شش ماه در سپاه مریوان فعالیت می نماید و از بهمن ماه ۱۳۶۰ به فرماندهی تیپ ذوالفقار منشا خدمات ارزنده و ماندگار می شود و حدود یک سال در این مسئولیت می ماند.
او مدتی نیز مسئول توپخانه قرارگاه مرکزی کربلا در حین داشتن مسئولیت تیپ، شده و به ساماندهی توپخانه قرارگاه می پردازد.

ناهیدی در مجموع ۲۹ ماه در جبهه ها ، حضوری عاشقانه و پر تلاش می یابد و در این مدت، کار ها و خدمات نقش آفرینی از خود نشان می دهد.

شهید ناهیدی عاشقانه وارد مبارزه و جهاد شد و خالصانه و پر افتخار نیز از میدان جهاد، پلی به سوی شهادت زد و به چشم بر هم زدنی به سدره المنتهی عشق رسید.

او در ۲۷ بهمن ماه ۱۳۶۱ در جبهه فکه بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ مجروح شد و سرانجام روز یکم اسفندماه همان سال، پس از تحمل رنج فراوان در بیمارستان به ره یافتگان پیوست.



  بسم الله الرحمن الرحیم


    حال که باید سفر را آغاز کرد، پروردگارا از تو می خواهم که ما را حسینی سازی و از برای گمشدگان، حسین را راهنما سازی.
    ای مؤمنین استوار، ایستادگی نمایید که پیروزی نزدیک می باشد و بدانید تنها راه سعادت، پیروی از رهبریت با تدبیر امام می باشد.

     
    پدرو مادرم، صبور و بردبار باشید که انا لله و انا الیه راجعون. از شماالتماس دعا دارم و حلالیت می طلبم. از کلیه بستگان و آشنایان و یا افرادیکه نمی شناسیمشان و حقی به گردنم دارند و امت شهید پرور حلالیت می طلبم.

    پدرو مادر و بقیه کسانی که راه شما راه اسلام است و در راه اسلام حرکتمی کنید، تقاضای من از شما این است که تا آنجا که توان در بدن دارید در جهت اسلام به کار برید و در این راه از هیچ چیز هراس به دل ندهید که خدا شکافندهٔ دریا ها و حافظ همه و از شما می خواهم که در حق امام دعا کنید واز خداوند بخواهید که این نعمت الهی را تا انقلاب مهدی (عج) حفظ کند و ازشما می خواهم که برای من نیز دعا کرده و از خدا بخواهید مرا نیز با جمع شهدا محشور کند و از شما می خواهم که دعا ها را فراموش نکنید زیرا که دعاوسیله ای است برای تقرب به خدا و مقربین نیز از مخلصین درجه شان بیشتر است.


    و باز انتظار من از شما این است که صبور و ملایم باشید و همچنانکه کسی بهترین چیزهای خود را برای عزیز ترین کسان خود می خواهد، شما نیزبهترین چیزهای خود را برای خدا بخواهید که البته همه متعلق به خود اوست وبازگشت همه به سوی اوست.


    واز شما می خواهم با تمام قوا از اسلام عزیز دفاع کرده و هیچ لحظه از یاریخداوند مأیوس نشوید و هر وقت می خواستید برای من دلتنگ شوید به یادعزیز ترین کسانتان در کربلای حسین (ع) شهید شده اند بیفتید و فراموش نکنیدکه آن ها بزرگ ترین عزیزان ما بودند و این راه برای آنان عزیز و گرامی بود واگر خواستید گریه کنید برای این شهیدان راه حقیقت اشک بریزید و با یاد آن ها و همچنین به فکر هزاران نوگل اسلام بیفتید که در کربلای ایران شهیدشده اند و دل خود را به خدا بسپارید و در مشکلات از او یاری بخواهید.


    برادرو خواهرانم که رهرو و مقلد امام هستید پا بر جا باقی بمانید و لحظه ای پشت او را خالی نکنید که او استوار است، ولی شما و ما به گمراهی می رویم وبرای این نعمت الهی شکرگزاری کنید.

    برای فرج امام زمان و برای امام و انقلاب و مستضعفین جهان دعا کنید.
    التماس دعا دارم، حلالم کنید. یاعلی

شهید ناهیدی (نشسته سمت راست تصویر)

شهید ناهیدی در جمع همزمان که شهید رضا چراغی نیز در عکس دیده می‌شود




معرفی کتاب
این اثر به زندگی شهید سردار علیرضا ناهیدی می پردازد. 
خاطرات همرزمان و خانواده ی شهید درباره شرح فداکاری ها و حماسه های وی در دوران دفاع مقدس و بیان اخلاق و آرای او در این اثر جمع شده است.