سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید طاوسی تابش-رضا
شهید رضا طاوسی تابش
نام پدر: عبدالله
تاریخ تولد:9-10-1343 شمسی
محل تولد:همدان - بهار 
پاسدار-مجرد
دفتر فرماندهی
تاریخ شهادت : 10-12-1364 شمسی
محل شهادت : فاو-والفجر8
گلزارشهدا:بهار 
همدان

وصیت نامه شهید رضا طاووسی تابش

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی؛ ای نفس قدسی و مطمئن و دلارام، امروز به حضور پرودگارت بازآی که تو خشنود به نعمت های ابدی او و او راضی از توست. بازآی و در صف بندگان من. باز آی در بهشت من و داخل شو. قرآن کریم

با آگاهی کامل و با سلامتی کامل و با فکر آزاد می دانم که نوشتن وصیت نامه واجب است... شروع به نوشتن وصیت نامه می کنم.

در شروع وصیت نامه اول ظهور آقا امام زمان (عج) را از خداوند قادر خواهانم و سلامتی نایب برحقش را از خداوند منان خواهانم و پیروزی رزمندگان اسلام را... وقتی که جنگ کافر و اسلام عزیز شروع شد من می دانستم کافران از خدا بی خبر می خواهند این انقلاب عزیز اسلامی ما را که به رهبری امام عزیز شروع شد می خواهند از بین ببرند و با خدای خود پیمان بستم که تا آخرین قطره خونم از این انقلاب اسلامی دفاع کنم و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گویم، و با خود فکر کردم و گفتم باید چون حسین و یاران وفادار او چون در راه خدا قیام کردند و جنگ با یزیدیان شروع کردند. ما ملت ایران باید همچون حسین (ع) وفادار به اسلام و امام خود باشیم و از هستی خود و از بهترین هستی که جان باشد باید بگذریم و باید جوانان ایران راه شهدای اسلام را ادامه بدهیم و در راه خدا جان بدهیم...

من یک نفر همچون حسین مرگ دراه خدا را جز سعادت چیز دیگر نمی دانم و در بستر مردن برای ما ننگ است باید در راه خدا جان بدهیم چون این جان ما از اوست و هر وقت بخواهد می گیرد...

آرزویی که بعد از انقلاب داشتم این بود که باید در راه خدا کشته شوم. چون مرگ در راه خدا بهترین مرگ است و من نه به خاطر ترس از جهنم و نه به خاطر بهشت به جبهه رفتم بلکه به خاطر رضای خدا بود و امیدوارم که خداوند مرگ مرا شهادت در راه خودش قرا بدهد... .

وصیت من به امام عزیز این است که ای امام عزیز اگر در راه تو که راه انبیاء و راه انبیاء راه خداست اگر صد بار جان بدهم و جان بگیرم باز در راه تو فدا خواهم کرد. در راه تو که راه خداست و این جان من چه ارزشی دارد در راه خدا... .

وصیت بر مادرم، مادر جان امیدوارم که با شهید شدن من ناراحت نباشید چون من امانتی پیش شما بودم و این امانت مال خدا بود. امیدوارم که زحمت هایی که برایم کشیدی مرا حلال کنید.

مادر جان برایم گریه نکن چون شهادت آرزوی من بود همچون دیگر شهدا... اگر خواستی سر قبرم گریه کنی برای حسین و یاران حسین گریه کن. برای کسانی گریه کن که مادر ندارند.

و وصیت من برای خواهرانم همینطور است و وصیت یر پدرم  که با شهید شدن من ناراحت نباشید و مرا حلال کنید از دوستانم هم بخواهید مرا حلال کنند... اگر من شهید شدم به مردم بگویید به شما تبریک بگویند...

وصیت من به برادرانم این است که برایم گریه نکنند بلکه سنگر مرا خالی نگذارند و سلاح مرا نگذارند بر زمین بیافتد.

وصیت من به امت شهید پرور ایران به خصوص بر امت شهید پرور بهار این است که امام را دعا کنند و به گفته های امام عزیز گوش فرا دهند و چون حرف او حرف امان زمان (عج) است و رزمندگان اسلام را یاری کنند. همچنان که همیشه یاری می کردند... 

والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

رضا طاووسی تابش

 14/5/1364

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."





طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات