سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرداران آتش

یادواره شهدای توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سلام خوش آمدید
شهید عاشوری مقدم کوزانی-جمشید

شهید جمشید عاشوری مقدم کوزانی

نام پدر: ربیع

تاریخ تولد: 1-4-1344 شمسی

محل تولد: گیلان - شفت 

پاسدار-مجرد

فرمانده توپ

تاریخ شهادت : 10-2-1366 شمسی

محل شهادت : شلمچه -کربلای۸

گلزار شهدا: بقعه سید پیله آقا کوزان

گیلان - شفت


وصیت نامه شهید جمشید عاشوری مقدّم کوزانی:

سپاس بی کران به خداوندی که رب العالمین، غفور و رحیم یکتا و بی همتا و صاحب عرش عظیم است درود بر حضرت محمد که رسول خدا و خاتم انبیا و هادی بشریت از ظلمات به نور است سلام بر بزرگ بانوی نمونه اسلام که در قیامت شفاعتگر دوستان اهل بیت و فرزندان فاطمه (س) و سلام بر یگانه عدالت گستر گیتی و نجات دهنده محرومان از بند ستمگران و سلام بر رهبر بزرگوار اتقلاب و روح پاک شهیدان راه حق و عدالت.

عاشقم دیوانه ام از خود ندارم خانه ای    عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای

قبل از هر چیز درباره واﮋه شهید چند سطری می نویسم که نا آگاهان زمانه فکر نکنند کورکورانه راهی را پیموده ام و بیهوده جان عزیز خود را از دست داده ام و در گذر از لحظات زندگی گاهی مواجه با ارزشهای والای انسانیت در خود فرو می روم و آنگاه است که در ظواهر فریبنده زندگی خویشتن خویش را یافته و روی به سوی خدا می نمایم آری زمانی که از جهان مادی جدا شده و به خدا می پیوستیم فارغ از هر اندیشه بال و پر می گشاییم و پرنده سبکبال در آسمانی به وسعت تمامی پاکیها به پرواز در می آید شهادت تزریق خون به پیکر اجتماع است شهید یعنی کشته راه خدا خون شهید همانند خونی به پیکر اجتماع وارد می شود و به آن حیات می بخشد و انسانها را به سوی حق حرکت می دهد شهید مانند چراغی است که در تاریکی راه را به گمشدگان نشان میدهد مانند شمعی که با سوختن خود جامعه را نورافشانی می کند من نیز در این دنیا تنها دارائی ام یعنی جانم را از دست دادم تا شاید در میان هزاران شمعی که در گلستانهای ایران شب و روز می درخشند راه را به گم شدگان نشان دهم سخنی با تو دارم مادرم ای پاک ترین و مهربان ترین فرشته ترین روی زمین ای آنکه اگر از خدا نمی ترسیدم تو را می پرستیدم در مقابل عظمت نگاهت به خاک می افتادم و خاک پای تو را می بوسیدم ای مادرم مهربانم ای آنکه بهتر از تو در جهان بعد از خدا کسی را نیافتم تو تمام لحظات شیرین زندگی را به پایم شیه کردی سلام بر روح ماه تو که با زحمات شبانه روزی توانستی به من روح ببخشی .

مادر عزیزم از تو می خواهم که زیاد در فکر من نباشی و هیچ غمی را به دل راه ندهی مادر مهربانم یادت هست که به من گفتی:همیشه با وضو به تو شیر می دادم پس مطمئن باش خدا مرا در ردیف سر بازان اسلام قرار خواهد داد در روز قیامت همنشین فاطمه (س)زهرا خواهی بود.

پدر جان امید وارم روزی بتوانم یکی از هزاران هزار زحمت شما را جبران کنم اما مرا عفو کن فرصت جبران محبتهای تو را نیافتم.

نویسنده : محمدجواد شمسی پورازبری



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سرداران آتش

"گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه‌ای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم."



طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات